پخش زنده
امروز: -
بانوان ایلامی هم اکنون مصنوعات دست خود را در بازارچههای محله محور عرضه میکنند و ضمن درآمدزایی برای خود، اوقات فراغتشان را با پرداختن به کارهای مفید و سرگرم کننده پر میکنند.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما مرکز ایلام؛ تازه دیپلمم را گرفته بودم. با خودم گفتم، وقتش رسیده تا از دانشی که در مدت این ۱۲ سال کسب کرده ام برای خودم شغلی دست و پا کنم تا همزمان بتوانم خرج دانشگاهم را هم تأمین کنم؛ اما دیدم به هر شغلی که فکر میکنم ربطی به تحصیلاتم ندارد؛ بنابراین تصمیم گرفتم باقی عمرم را صرف تحصیل علمی که در زندگیم کاربردی ندارد، نکنم و وارد بازار کار شوم.
به چند حرفه علاقه داشتم؛ اما دو، دو تا چهار تایم را که با خودم کردم دیدم، مکانیکی درآمدش بیشتر از سایر شغلهایی ست که دوست دارم؛ بنابراین مدتی کنار دست یکی از آشنا هایمان شاگردی کردم. دو، سه ماهی گذشت و خیلی زود فوت کار دستم آمد؛ اما برای این که خیالم راحت باشد که یک وقت به مشکلی برنخورم به فنی و حرفهای رفتم و مدرکش را گرفتم. حالا دیگر برای خودم استادکار قابلی شده بودم یا حداقل این مدرک، اعتماد به نفسم را بالا برده بود؛ مدرکی که علاوه بر این میتوانستم وام خوداشتغالی را هم با آن بگیرم.
از کم شروع کردم و حالا حسابی کارم گرفته است و یک شاگرد هم دارم. دیگر صبحها که از خواب بیدار میشوم نگران آینده ام نیستم و از تصمیمی که گرفته ام خوشحالم؛ خوشحالم که عمرم را پای دغدغهی تحصیلی که معلوم نبود سرانجام به پیدا کردن شغل میانجامد یا نه، صرف نکردم و حالا به قول معروف نوکر خودم و آقای خودم هستم.
علم یا تجربه؟!
تجربهی "آقا سعید"، اما برای خیلیها که به قول معروف، کلاسِ تحصیلات بالا در زندگی خیلی برایشان مهم است، راه حل مناسبی نیست؛ مثل (ناهید- ج) که میگوید: درست است همهی کسانی که ادامه تحصیل میدهند؛ یا شاغل نمیشوند و یا در رشتهی مورد علاقه اشان کار نمیکنند؛ اما مدرک، احترام اجتماعی میآورد.
"یک جامعه شناس بومی" با تأیید این مطلب، میگوید: برای رفع این معضل باید به جراحی مغز جامعه پرداخت و همه به این نتیجه برسیم که برای تداوم زندگی، همه شغلها مورد نیاز هستند؛ بنابراین باید به همه آنها احترام بگذاریم.
"کمربیگی" میافزاید: باید این تفکر در جامعه تزریق شود که وجدان کاری و کیفیت کار است که ارزشمند و قابل احترام است، نه نوع حرفهای که به آن پرداخته میشود.
رابطه مستقیم بیکاری با رؤیای پشت میزنشینی
اما تحصیلات با هدف کسب شغل و رؤیای پشت میزنشینی باعث شده تا شاهد افزایش آمار بیکاری در جامعه باشیم. براساس نتایج طرح آمارگیری نیرویکار در سال ١٣٩٩، میزان بیکاری جوانان ١٥ تا ٢٤ ساله ۲۳.۷ درصد و گروه سنی ١٨ تا ٣٥ ساله نیز در همین سال ۱۶.۷ درصد بودهاست. به گفته "رییس سازمان مدیریت و برنامه ریزی ایلام" آمار بیکاری این استان هم ۱۷.۲ درصد بوده است. |
علمی شدن مشاغل آزاد و خوداشتغالی محله محور
بنابراین به گفته کارشناسان روی آوردن به مشاغل آزاد و خانگی یکی از راهکارهای مهم برای برون رفت از این معضل است.
"بیگی کارشناس جامعه شناسی" میگوید: حرفه آموزی از طریق سازمان فنی و حرفه ای، ضمن کاهش آمار بیکاری در جامعه، موجب علمی شدن مشاغل آزاد میشود.
برخی دیگر از کارشناسان حوزه کسب و کار با نگاهی موشکافانهتر میگویند: توسعهی اقتصادی و از بین بردن بیکاری در جامعه نیازمند بررسی منطقهای و حتی محلهای ظرفیتهای کسب و کار است.
"علی محمدی" میافزاید: باید ظرفیتها و استعدادهای هر منطقه را شناسایی و در خصوص ایجاد زمینهی کارآفرینی و توسعهی آن اقدام کرد.
"وی" در ادامه میگوید: با بررسی ظرفیتهای هر استان پی خواهیم برد که به عنوان مثال ایلام در زمینه پشم، روغن حیوانی و کشاورزی توانمند است؛ یزد با کیک و شیرینی هایش، کردستان با گیوه و صنایع دستی اش شناخته میشود که البته اینها تمام ظرفیتهایی نیست که ما از آن آگاهیم؛ بلکه بسیاری از توانمندیهای تحقیق نشده در هر شهرک و روستا و حتی محلهها وجود دارد که باید آنها را ابتدا شناخت و سپس با یک برنامه مدون، ساماندهی کرد.
ایجاد بازارچه خوداشتغالی زنان در ایلام
"طالب صادقیان" شهردار ایلام با استفاده از ظرفیت بالای اشتغال بانوانِ این استان، طرح محله محور خود اشتغالی بانوان را در یکی از محلههای شهر ایلام به عنوان پایلوت عملی کرد.
وی با ایجاد بازارچه خوداشتغالی بانوان در "محله هانیوان شهر ایلام"، به ایجاد اشتغال برای این قشر پرداخت.
بانوان ایلامی هم اکنون مصنوعات دست خود را در این بازارچه عرضه میکنند و ضمن درآمدزایی برای خود، اوقات فراغتشان را با پرداختن به کارهای مفید و سرگرم کننده پر میکنند.
یکی از بانوانی که به بازارچهی محله اشان آمده، میگوید: قبلا بعد از انجام کارهای خانه بیکار بودم و داشتم افسردگی میگرفتم؛ ولی حالا با دوختن دستگیره و درست کردن وسایلی مانند دم کنی، هم سرگرم شده ام و هم منبع درآمدی هرچند کم برای خودم به دست آورده ام.
دیگری که با روحیهای شاداب چند دست لباس بچگانه آورده، میگوید: کرونا باعث کسادی خیاطی ام شده بود، اما حالا کارهایم را به این بازارچه میآورم و از این بابت خیلی خوشحال هستم.
(سامیه- ت) هم با چهراهای خندان میگوید: همین که در این بازارچه همدیگر را میبینیم کُلی انرژی مثبت میگیرم و وقتی که محصولاتمان به فروش میرسد بیشتر تشویق میشویم که کارهای بعدی را هم سریعتر آماده کنیم.
طرحی که به گفتهی صادقیان، شهردار ایلام، علاوه بر محله هانیوان در ۹ نقطهی دیگر نیز اجرایی شده و قرار است تمام محلههای شهر زیر پوشش آن بروند.
بازارچههای خوداشتغالی در روستا
اما از شهر به روستا میروم؛ روستای "زرانگوش بدره"، جایی که زنان، نقش مهمی در تولید دارند؛ اما برای فروش محصولاتشان با مشکل مواجه بودند؛ حالا، اما این مشکل نه با برنامهی مسئولان که با ایدهی یک بانوی بدرهای حل شده است؛ بانویی که کبیرکوه و زندگی در دامان آن، نیمهی مردانه اش را بسیار پر رنگتر از نیمه زنانه اش ترسیم کرده است. او آستین همتش را بالا زده و با روحیهای مقاوم که خاص بیشتر زنان این دیار است، هرگز به سنگلاخهای مسیر فکر نکرده و با شرکتی که به منظور فروش محصولات زنان عشایر به بازارهای داخلی و دیگر استانها راه اندازی کرده، چراغ امید را در دل زنان مولد روستاهای شهرستان بدره روشن کرده است.
"تهمینه صفری" میگوید تا (۳ سال) پیش وقتی روحیه بانوان شهرستانم، مخصوصاً زنان روستایی را میدیدم که حاصل دسترنجشان از زندگی فقط زحمت و رنجی بی حاصل بود و افسردگی در صورتشان موج میزد، به این فکر افتادم که برای کمک به بانوان ایل و طایفه ام کاری بکنم؛ بنابراین تصمیم گرفتم که شرکتی راه اندازی کنم تا محصولاتشان را بدون دخالت دلالها به فروش برسانند.
مشکلات روانی بانوان شهرستانم آنقدر حاد شده بود که جلسهای در استانداری ایلام برای آن تشکیل شد. من در آن جلسه با مطرح کردنِ طرحم، اعلام آمادگی کردم که با ایجاد زمینهی اشتغال برای آنها به تغییر و تقویت روحیه اشان کمک کنم؛ اما، چون توان اجاره جا و مکانش را نداشتم آن را منوط به اختصاص مکانی از سوی شهرداری برای انجام این طرح عنوان کردم. تا این که بالاخره قرار شد غرفهای در شهرداری بدره به من اختصاص داده شود و اتفاقاً محقق هم شد. حدود ۲ سال کار کردم و بیشتر از) ۴۰۰ نفر از بانوان شهرستان در روستاهای مختلف تمام تولیداتشان را برای فروش میآوردند و فضای کار و تلاش همراه با انگیزه در میان زنان روستایی فراهم شد. هر کس هر چقدر که خودش راضی بود درصدی از سود فروش محصولش را به من میداد و حتی بعضی از آنها چیزی هم پرداخت نمیکردند؛ اما من همین که همنوعانم را شاد و پر انرژی میدیدم راضی بودم. تا این که شهردار تغییر کرد و شهردار جدید نه تنها غرفه را از من گرفت بلکه تمام اجاره آن دو سال به علاوهی جریمه و دیر کرد آن را هم محاسبه کرد و گرفت.
او بارها تسهیلگر نمونه کشوری شده، اما در خصوص گیر و گرفتاریهایی که در کارش به وجود آمده، حمایت نشده است و آنطور که میگوید حتی در خصوص پرداخت تسهیلات هم از او حمایتی نکرده اند و این در حالی ست که وجود چنین شرکتهایی برای کوتاه کردن دست واسطهها و دلالان برای استفادهی روستاییان از سود محصولات خود امری ضروری و لازم است.
موضوع را با مدیر کارآفرینی و اشتغال تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان ایلام مطرح کردم و آقای خانمحمدیان قول مساعد داد تا با پرداخت تسهیلات از منبع صندوق کارآفرینی امید و وام اشتغال بانوان روستایی به خانم صفری از ایشان حمایت کند؛ اما بعد از گذشت چند ماه که دوباره موضوع را پیگیری کردم، هیچ اقدامی برای او صورت نگرفته بود.
با این وجود این بانوی کارآفرین، همچنان سنگر حمایت از تولید را رها نکرده و به بازاریابی و فروش محصولات بانوان روستایی میپردازد.
خوداشتغالی، طرحی که در روستا موفقتر است
تنوع محصولات در روستا بسیار بیشتر از شهر است. یکی از بانوان روستایی با تخم مرغ و تخم بوقلمون و بلدرچین آمده، دیگری کشک و روغن محلی آورده و گلیم فرش و قالیِ دست بافت هم در میان محصولات مختلف خودنمایی میکند.
(ریحانهی ۴۵ سال) میگوید از (گُلوَنی- روسری محلی و سنتی زنان) پیراهنهایی با مدلهای مختلف میدوزم و درآمد خوبی دارد.
(گل نباتِ ۶۰ سال) هم میگوید: این جا دیگر کسی نگران تنگی معیشت و دستان خالی اش نیست. همه، کم یا زیاد برای خودشان درآمد دارند و از این که دستشان در جیب خودشان است، احساس خوشایندی دارند.
این طرح، اما بیشتر از هر قشری به زنان بدسرپرست یا سرپرست خانواده کمک میکند. زنان بی سرپرستی که اگر در روستا باشند و زمین کشاورزی هم داشته باشند به تنهایی از عهده کارهای سنگین آن برنمی آیند.
(فخریه- م) میگوید: ۳ تا دختر و ۲ پسر معلول دارم که پدرشان چندسالی ست فوت کرده، تعداد اندکی گاو و گوسفند دارم که از طریق تهیه فرآوردههای آنها امرار معاش میکنم. خودم هم پوست گوسفند را دباغی میکنم و از حصیر صنایع دستی میبافم. خانم صفری همهی این محصولات را برایم میفروشد و خدا را شکر از این طریق نانی سر سفرهی بچه هایم میآید.
بنابر تحقیقات کارشناسان، با توجه به این که نیمی از کل جمعیت جهان را زنان تشکیل میدهند و دو سوم ساعات کار انجام شده توسط این قشر انجام میگیرد، تنها یک دهم درآمد جهان و فقط یک صدم مالکیت اموال و داراییهای دنیا به آنها اختصاص دارد؛ بنابراین در سالهای اخیر سیاستگذاران اقتصادی و اجتماعی برای عادلانه و نظاممند کردن این فعالیتها با توجه به نقش مهم این قشر به ویژه زنان مولد روستایی در توسعه اقتصادی برنامه ریزیهایی کرده اند. |
صندوقی با سرمایهی کم؛ اما پر برکت
خانم صفری حالا یک صندوق قرض الحسنهی محله محور هم ایجاد کرده که با استقبال مردم مواجه شده و بسیاری از مشکلات مالی مردم را رفع کرده است.
این بانوی تسهیلگر میگوید: بسیاری از مردم برای راه اندازی یک کسب و کار، عضو این صندوق میشوند و وام دریافت میکنند؛ در حقیقت با همین سرمایههای اندک مردمی به رونق اقتصادی و ایجاد اشتغال کمک میشود.
وی ادامه میدهد: میزان سرمایه، وام ها، ایجاد بازار، شناخت جامعه مصرفی، بازاریابی قبل از تولید موارد مهمی است که به عنوان تسهیل گر باید با دقت آنها را اجرایی کنم.
صفری میافزاید: در صورت توسعهی کمی و کیفی این صندوقها به صورت محله محور میتوانیم به شکوفایی اقتصاد و حتی ریشه کنی فقر و بیکاری در جامعه امیدوار باشیم؛ به عنوان مثال روستای " قلعه گنج کرمان" که یکی از روستاهای محروم کشور بود، با اجرایی کردن این طرح، امروز حتی یک نفر بیکار هم ندارد، طرحی که با افزایش قدرت اقتصادی مردم، آنها را از وابستگی به بانکها بی نیاز میکند.
مهاجرت مطلقاً ممنوع با اشتغال محله محور
یک کارشناس جامعه شناسی بر این باور است که یکی از مهمترین دلایل مهاجرت از روستاها نبود امکانات اساسی زندگی و زیرساختهای لازم است که در این میان نبود فرصتهای شغلی که درآمد مناسبی هم داشته باشد از دغدغههای جدی به شمار میرود.
"عزتی" میافزاید: اهمیت تدوین برنامهی جامعِ توسعه پایدار روستایی با محوریت اشتغال به جلوگیری از مهاجرت و خالی شدن روستا از جمعیت مولد کشور کمک شایان توجهی میکند.
وی تأکید میکند: اشتغال پایدار در دنیا به عنوان یک مدل، پذیرفته شده و در همه جای دنیا به تجربه دیده شده که راه دستیابی به اشتغال پایدار توسعه کسب و کارهای خرد و پربازده است و برای همین باید در کشور این موضوع مورد توجه جدی قرار گیرد.
"عزتی" با بیان این که طرحهای کوچک- مقیاس راهگشای امروز اقتصاد کشور است و باید با شناسایی ظرفیتهای تولیدی در کشور به سمت احیای مشاغل خرد و کوچک رفت، میافزاید: ضرورت توسعه اقتصادی، اجتماعی شدن تولید و کارآفرینی است و برای رسیدن به این مقصود باید از نگاه غالب و مسلط دولتی و متمرکز در کار و اشتغال آفرینی خارج شویم و توسعه را مردمی ببینیم.
وی تشریح میکند: این مشاغل از مزیتهای مختلفی مانند کاهش هزینه دستمزد، بازار مناسب خرید، کاهش هزینه سوخت و تجهیزات، مزایای کار در منزل به خصوص برای معلولان برخوردار است؛ بنابراین باید با بسیجِ دستگاههای ذیربط زمینه فعالیت محلات را تسهیل و فعال کرد.
درآمد پایدار با اقتصادِ محله محور
اما اقتصاد محله محور تنها مختص زنان نیست؛ بلکه مردان هم میتوانند در توسعه این طرح مؤثر باشند؛ طرحی که هم در شهر دیده میشود و هم در روستا.
به زعم یک کارشناس حوزه تولید و کسب و کار، یکی از چالشهای پیش روی شهرها و روستاها، کسب در آمدهای پایدار است. اگر اقتصاد شهر و روستا را به مانند اقتصاد کلان و فعالیتهای اقتصادی محلی را با اقتصاد خرد در نظر بگیریم، تاثیر تجمیعی این اقتصادهای خرد میتواند، تحول بزرگی بر اقتصاد کلان ایجاد کند.
مرتضی دارایی میافزاید: انتظار کشیدن برای پیدا شدن سرمایه گذار کلان و احداث کارخانههای بزرگ شاید مدتها طول بکشد و در آخر هم مشخص نیست که این اتفاق خواهد افتاد یا خیر؛ بنابراین بهترین راه حل این است که با توجه به حمایت دولت از شعار مقام معظم رهبری مبنی بر رونق اشتغال و اختصاص تسهیلات اشتغال روستایی و به خصوص اشتغال بانوان روستایی، به سمت ایجاد کارگاههای کوچک، اما انبوه و نیز اشتغال محله محور برویم تا ضمن رفع مشکلات در این زمینه، به ایجاد اشتغال هم کمک کنیم.
دارایی میگوید: با توجه به این که بیشتر فعالان حوزه هنر، صنعت؛ بانوان روستایی هستند به این ترتیب به اشتغال زنان هم کمک میشود.
راهکار را گرفتم و به سراغ مدیرکل امور عشایری رفتم؛ یاسمی ضمن استقبال از این طرح گفت با این وجود نیاز استان به کارخانههای بزرگ و مجهز مرتفع نمیشود؛ اما به عنوان یک اقدام زودبازده خوب است و باید در دستور کار قرار بگیرد.
محلهها به عنوان یک واحد تصمیمگیری خرد امروزه در تصمیمات گرفته شده از سوی مسئولان حرف کمتری میزند و این در صورتی است که اصلیترین هسته اولیه شهرها را محلهها تشکیل میدهند و شهروندان برای مشارکت در تصمیمهای گرفته شده در سطح شهر نیاز به نهادهایی اجتماعی در سطح خردتر آن یعنی محلهها دارند؛ به گونهای که اعتماد به نهادهای محلی نیز در شهروندان بیشتر است؛ نهادهای اجتماعیای که اگر وارد عرصهی اقتصادِ خرد نیز شوند موجب تحولات عظیمی در این حوزه خواهند شد؛ بنابراین به نظر میرسد که مسئولان برای رفع مشکل بیکاری و توسعه اقتصادی جامعه باید به اقتصاد محله محور توجه جدی تری داشته باشند. |
نویسنده: زهرا پوراسماعیل