شهادت سید مصطفی خمینی؛ افزایش تحرک انقلابی
امروز سالروز شهادت سید مصطفی خمینی است؛ مردی که امام (ره) او را «امید آینده اسلام» میدانست و شهادتش منجر به افزایش شور و تحرک انقلابی بین مردم شد.
به گزارش خبرنگار
خبرگزاری صدا و سیما، یکم آبان سالروز شهادت آیتالله سیدمصطفی خمینی است، فرزند بزرگ امام راحل و از مبارزان بنام انقلاب که امام شهادت وی را از الطاف خفیه الهی برشمرد.
او در ۲۱ آذر ۱۳۰۹، در قم متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسههای باقریه و سنایی گذراند و در سال ۱۳۲۵ به تحصیل علوم اسلامی پرداخت و در سال ۱۳۳۰ سطح را به پایان رساند.
سطح عالی را از حوزه درس اساتید برجسته حوزه علمیه قم حضرات آیات: مرتضی حائری، شهید صدوقی، سلطانی، محمد جواد اصفهانی و… آموخت و در ۲۲ سالگی دوره تخصصی اصول و فقه (خارج) را آغاز کرد. فقه را از محضر مراجع عصر آیات عظام: حجت، بروجردی، محقق داماد و اصول را از حوزه درس حضرت امام بهره برد. پس از رحلت آیت اللّه بروجردی در حوزه درس فقه پدر شرکت جست و پس از چندی در ۲۷ سالگی به درجه اجتهاد نایل آمد.
سید مصطفی علاوه بر اجتهاد در فقه و اصول، در علوم معقول و منقول هم مهارت داشت و در راه کسب دانش به درسهای رایج حوزه بسنده نکرد و در آثار علمی غیر درسی با ژرف نگری تمام به مطالعه و مباحثه میپرداخت.
وی با تاثیرپذیری از محیط حوزه علمیه قم و شخصیت و دیدگاههای امام خمینی (ره)، به فعالیتهای سیاسی نیز روی آورد و با شروع نهضت امام خمینی (ره) به طور جدی این فعالیتها را پی گرفت، ایشان در برخوردهای اجتماعی و مسایل سیاسی بسیار عمیق، قاطع و دقیق بود، و در موارد اصولی و ارزشی تقید وافری داشت و به هیچ وجه مماشات، تساهل و تسامح را روا نمیداشت.
سید مصطفی به عنوان یک مبارز فعال از همان روزهای نخستین فعالیتهای سیاسی پدرش بر ضد حکومت پهلوی، پا به پا و در کنار ایشان به فعالیت سیاسی پرداخت و در پیشبرد حرکت اسلامی نقش مهمی داشت.
او همواره یار و یاور امام بود و نقش ممتازی در مبارزات از جمله قیام ۱۵ خرداد ایفا نمود. سید احمد، فرزند دیگر امام درباره نقش شهید سیدمصطفی در قیام مردمی پانزدهم خرداد میگوید: "در آغاز مبارزات بسیاری از مسوولیتهای پخش اعلامیهها و رساندن اخبار به امام و گرفتن اعلامیهها و تشکل دوستان از سراسر کشور و به طور کلی مسائل حساس مبارزه به دست ایشان [شهید سیدمصطفی خمینی]انجام میگرفت. همیشه سعی میکرد که واقعیات را به امام برساند که امام در فرصت مناسب تصمیمات لازم را در زمینههای مختلف اتخاذ فرمایند و در واقعه تاریخی ۱۵ خرداد ایشان به صحن مطهر رفته و در آن جا سخنرانی میکنند که آن سخنرانی باعث اجتماع زیاد مردم و در نتیجه بروز حوادث بعد از آن میگردد؛ و در هنگامی که امام را از زندان به خانه محصوری در تهران منتقل کردند من به اتفاق ایشان به تهران آمده و خدمت امام رسیدیم که شهید حاج آقا مصطفی در اولین برخورد سوال کردند که حالا تکلیف چیست؟ و ما باید از همین امروز شروع کنیم که مردم دلسرد نشوند و فکر نکنند که قضیه تمام شده است"
فعالیتهایی گسترده که باعث شد سید مصطفی در سیزدهم آبان ۱۳۴۳ و همزمان با تبعید امام خمینی (ره) به ترکیه، دستگیر و روانه زندان قزل قلعه تهران شوند. پنجاه و هفت روز حبس که در نهایت با اعتراضات گسترده مردم شهر قم و سایر شهرهای ایران، رژیم پهلوی تصمیم به آزادی سید مصطفی خمینی گرفت و ایشان را پس از ۵۷ روز حبس، در هشتم دی ماه سال ۱۳۴۳ آزاد کرد.
اما این آزادی چند روز بیشتر طول نکشید، زیرا استقبال گسترده مردم قم از ایشان در حرم و صحن حضرت معصومه (س) و در نهایت به راه افتادن یک تظاهرات گسترده بر ضد رژیم، مجددا باعث دستگیری و تبعید ایشان به ترکیه شد.
"ساواک" قم در گزارشی به تهران راجع به حاج آقا مصطفی مینویسد: "چون نامبرده فوق پس از دستگیری پدرش (آیت الله خمینی) در صبح روز جاری با جمع آوری اشخاص و مراجعه به منزل آیات و تحریک بازاریان ایجاد تشنج مینمود، لذا توسط ماموران ساواک و شهربانی قم دستگیر و به همراهی این نامه اعزام گردید"
حضور ایشان در ترکیه از جهت رفع نیازهای امام و از جهت مشاوره و تدارک حرکتهای آینده بسیار مفید بود و ایشان نقش پیام رسان نهضت اسلامی را عهده دار شدند.
در نهایت در در تاریخ ۱۳ مهرماه ۱۳۴۴ امام خمینی و فرزند برومندشان از تبعیدگاه بورسیای ترکیه به بغداد و سپس به نجف منتقل شدند.
سید مصطفی در عراق نیز از مبارزه دست نکشید و به دنبال اوجگیری نهضت رهایی بخش فلسطین، تلاش کرد که روحانیون خارج از کشور به پایگاههای فلسطین بروند و در آن جا دوره ببینند، وی حتی خود تحت آموزشهای نظامی قرار گرفت.
اما رابطه دولت عراق با امام خمینی (ره) و سید مصطفی، از روابط آن کشور با دولت ایران متاثر بود مضاف بر اینکه در این دوران فعالیتهای سیاسی سید مصطفی و امام خمینی تحت نظر عوامل ساواک بود؛ بنابراین در آن سالها شایعات و خبرهای مختلفی در مورد تغییر محل تبعید یا ترور امام و حاج آقا مصطفی که امام او را امید آینده اسلام مینامید مطرح گردید.
فعالیتهای او از جمله دیدار با آیت الله حکیم که از سوی رژیم بعث محدودیتهایی برای او وضع شده بود باعث ناراحتی و نگرانی این رژیم و حتی فراخواندن سید مصطفی به بغداد در ۲۱ خرداد ۱۳۴۸ شد.
این دوران جزو سختترین دوران تبعید امام و سید مصطفی بوده است به گونهای که سرانجام، سید مصطفی که خود بارها سرانجام راه را اینگونه به دوستان گوشزد می کرد: «در راه آزادی کشته ها خواهیم داد و بالاخره پیروزی ثمره پایداری است» در روز یکشنبه نهم ذی القعده ۱۳۹۷ ه ق، برابر با اول آبان ۱۳۵۶ هجری شمسی، هدف توطئه ستمکاران قرار گرفت و در ۴۷ سالگی، به درجه رفیع شهادت نائل گشت.
تالیفات سید مصطفی خمینی
وی علاوه بر تدریس علوم اسلامی دارای آثار و تالیفات زیادی نیز است. از جمله القواعد الحکمیه (حاشیه بر اسفار)، کتاب البیع (دوره کامل مباحث استدلالی بیع در سه جلد)، مکاسبه محرمه (در دو جلد)، مبحث اجاره، مستند تحریرالوسیله، تعلیقهای بر عروة الوثقی، تفسیر القرآن الکریم (در چهار جلد که ناتمام میباشد)، تحریرات فی الاصول (از اول اصول تا استصحاب تعلیقی)، شرح زندگانی ائمه معصومین علیه السلام (تا زندگانی امام حسین علیه السلام)، کتاب الاصول، القواعد الرجالیه، کتابی در مبحث نکاح، حاشیه بر شرح هدایه، ملاصدرا، حاشیه بر مبدأ و معاد ملاصدرا، حواشی بر وسیله النجاه آقا سید ابوالحسن اصفهانی، تطبیق هیئت جدید بر هیئت نجوم اسلامی، حاشیه بر خاتمه مستدرک.
نحوه شهادت
در مورد شهادت سید مصطفی گفته شده است که مدت کوتاهی پیش از شهادت، دو فرد ایرانی شبی به دیدار او در نجف رفته بودند و یکی از آن دو در گفت وگویی آهسته به وی هشدار داده بود که رژیم شاه برای پیشگیری از سقوط خود، درصدد است چند نفر را از میان بردارد که یکی از آنها شما هستید.
در شب شهادت نیز حاج آقا مصطفی زودتر به خانه رفت؛ زیرا قرار بود که ساعت ۱۲ مهمان برایش بیاید. همسر ایشان آن شب بیمار بود و به توصیه حاج آقا مصطفی به استراحت میپرداخت و از آن رو متوجه نشد که مهمانها چه وقت آمدند و کی رفتند و چه شد. صبح یکشنبه نهم ذی القعده برابر با اول آبان ۱۳۵۶، خدمتکار منزل مانند همیشه صبحانه حاج آقا مصطفی را به اتاق او برد و در زد. در حالی که لامپ روشن بود، پاسخی نشنید. در را کمی باز کرد و متوجه شد که ایشان شام نخورده و ظرف غذا دست نخورده در کنار اتاق است. خودِ حاج آقا مصطفی را دید که بر روی سجاده و کتاب دعا به حالت سجده خم شده بود و حرکتی نداشت. پیکر حاج آقا مصطفی را به بیمارستان رساندند و پزشک پس از معاینه تشخیص داد که او بر اثر مسمومیت از دنیا رفته است.
در واقع رژیم تلاش داشت تا با شهادت سید مصطفی و وارد کردن ضربه زدن به نهضت اسلامی، هم امام را از لحاظ روحی تحت فشار و انزوا قرار دهد و هم با شهادت فرزند رهبر مبارزات، با ایجاد رعب و هراس، دیگر مبارزان را از ادامه راه باز دارد.
جلوگیری از خطرهایی که ممکن بود در آینده از سوی فرزند امام برای رژیم به وجود آید دیگر عاملی بود که رژیم پهلوی چنین اقدامی را در دستور کار قرار داد.
پیامدهای شهادت
خبر شهادت مظلومانه حاج آقا مصطفی به سرعت درعراق و ایران منتشر شد و موجی از اندوه و نفرت و انزجار از رژیم پهلوی را میان مردم برانگیخت که در اندک زمانی تبدیل به توفانی سهمگین و نقطهای عطف در سقوط رژیم پهلوی گردید.
به سرعت مجالس یادبود و بزرگداشت در نجف و قم برگزار گردید، حوزه علمیه قم تعطیل و با برگزاری مراسم یادبود از سوی مراجع و علما در اول و دوم آبان و حضور گسترده و چشمگیر مردم در این دو مجلس، رژیم شاه هراسان شد و اقدام به جلوگیری از تجمع مردم کرد. این رفتار رژیم در کنار ممانعت از برگزاری مراسمها باعث تظاهرات مردم و سر دادن شعار «درود بر خمینی» و نثار صلوات بر روان پاک شهدای اسلام و شهید حاج آقا مصطفی خمینی (ره) شد. کم کم قیام مردم قم به گوش دیگر شهرها نیز رسید و از روز دوشنبه تا چند روز بعد، بازار قم تعطیل بود و مجالس سوگواری با شکوه ادامه یافت.
حوزههای علمیه شهرهای قم، مشهد، اصفهان، شیراز، تبریز و دیگر شهرها تعطیل و مجالس بزرگداشت و فاتحه به سرعت در سراسر کشور برپا شد. چهل روز عزاداری که به سرعت در کشور پیش رفت و تبدیل به یک نقطه عطف در روند انقلاب گردید.
در آن مجالس، نام امام خمینی (ره) پس از سیزده سال ممنوعیت و در شرایطی که تنها به زبان آوردن آن شش ماه زندان داشت، بار دیگر به نیکی یاد می شد و مردم با صلوات و عرض تسلیت، ابراز احساسات می کردند و با همین اظهار علاقه و محبت نسبت به امام در فضای ایران اسلامی، موج می آفریدند. رژیم شاه در هر مکان سعی در جلوگیری از یادآوری نام امام خمینی (ره) می کرد یا برقراری مجالس سوگواری را ممنوع می ساخت. در حقیقت رژیم با اعلام ممنوعیت برپایی هرگونه مجالس سوگواری و جلوگیری از رسیدن تلگرافها و نامههای مردم ایران به نجف و همچنین با دستگیری و تبعید علمای مخالف رژیم و برخورد با آنان که نام امام خمینی (ره) را به زبان می آوردند تلاش داشت تا از دامنهی انفجار خشم مردم بکاهد.
همچنین در اربعین شهادت سید مصطفی، روحانیان حوزه علمیه قم با انتشار اعلامیه ای به افشاگری در مورد جنایات شاه و رژیم او و مشکلات سیاسی ایران پرداختند و عالمان و افراد سرشناس در شهرها و مناطق مختلف کشور، از همه مردم خواستند که در مجلس چهلم آن شهید شرکت کنند. قطعنامهای نیز آماده شد و در آن خواستههای اصولی و محوری قشرهای مختلف شرکت کننده اعلام گردید. در روز جمعه ۱۱ آذر ماه ۱۳۵۶، به مناسبت چهلم شهادت فرزند امام خمینی (ره)، در مسجد اعظم قم، مجلس با شکوهی برگزار شد که به گفته بسیاری از تحلیل گران، این مراسم و راهپیمایی و تظاهرات بعد از آن، تبدیل به زلزله ای شد که تاج و تخت سلطنت را لرزاند.
اگرچه رژیم، پنج تن از روحانیانی را که در چهلم حاج آقا مصطفی (ره) سخنرانی کرده بودند، تبعید کرد، اما ساواک در گزارشی با اشاره به «فعالیتهای وسیعتر» انقلابیون در مراسم اربعین حاجآقا مصطفی خمینی مینویسد: در مراسمی که «به مناسبت چهلمین روز درگذشت مصطفی خمینی برگزار گردید، فعالیتهای وسیعتری نیز از طرف عناصر متعصب مذهبی طرفدار روحانیون افراطی و وابسته به گروههای برانداز انجام گرفت».
در حالی که قرار بود ترور سید مصطفی، نهضت اسلامی را شوکه و فعالیتهای امام را محدود کند، عملا ورق بر میگردد و با افزایش نفوذ و محبوبیت امام و بیداری و حضور بیشتر مردم در صحنه، جنگ میان روحانیان و شاه آشکار میشود در حقیقت با برگزاری مجالس سوگواری پی در پی به مناسبت شهادت حاج آقا مصطفی و سخنان انقلابی سخنرانان، تحرک و شور انقلابی روز افزونی در میان مردم به وجود آمد که مظهر آن، تظاهرات و راهپیماییهای پراکنده و درگیری با ساواک بود که در نهایت با ادامه دار شدن در روند انقلاب، شاهد قیام ۱۹ دی مردم قم، به عنوان اوج این راهپیماییها و درگیریها شد.