پخش زنده
امروز: -
کارشناس روابط بین الملل گفت: رژیم صهیونیستی میخواهد به یک نوع قطعیت تاکتیکی نائل بشود، بازیگرانی که دنبال قطعیت تاکتیکی هستند، خواسته و یا ناخواسته، جنگ را گسترش میدهند، بحران را تصاعد میدهند و بازیگران جدیدی را درگیر میکنند.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، برنامه جهان امروز با موضوع «افزایش تنشها در منطقه» میزبان برنامه آقای ابراهیم متقی، استاد روابط بین الملل بود.
سوال: دفعه قبلی که با هم گفتگو کردیم ۱۴ دی بود آن موقع سطح تنش در منطقه افزایش پیدا کرده بود، سه حمله تروریستی در فاصله چند روز رخ داده بود، حمله تروریستی رژیم صهیونیستی به ضاحیه جنوبی بیروت را شاهد بودیم، ترور صالح الاروری، همین طور نیروهای آمریکایی حمله تروریستی داشتند، یکی از فرماندهان حشدالشعبی را در بغداد هدف قرار داده بودند و حمله تروریستی داعش را در کرمان دیدیم، اما از آن موقع تا الان باز سطح تنش افزایش پیدا کرده، مراحل جدیدی رخ داده، از یک طرف آمریکاییها و انگلیسیها به باب المندب ورود کردند برای کمک به رژیم صهیونیستی مناطقی را در یمن بمباران کردند، بعدش شاهد بودیم که ایران در پاسخ به ترور شهید سیدرضی و همین طور حمله تروریستی به کرمان، مقر داعش در ادلب سوریه و همین طور موساد در اربیل عراق را هدف قرار داد و دیروز حمله به نظر انتقام جویانه صهیونیستها به مرکز دمشق دیدیم که از سال ۲۰۱۹ تاکنون همچنین حملهای را داخل دمشق انجام نداده بودند، در چه فضایی قرارداریم؟ و داریم به چه سمتی میرویم؟
متقی: واقعیت این است که بحران غزه رو به گسترش است، از یک طرف تعداد بازیگران افزایش پیدا میکند و از طرف دیگر نشانههایی وجود دارد که به موجب آن خود بحران تصاعد پیدا میکند، یعنی آمریکایی ها، انگلیسیها و برخی دیگر از متحدین در عملیات مشترکی اقداماتی را انجام میدهند که در راستای یک نوع توافق جمعی برای صلح است، ولی واقعیت این است که هر گونه اقدام با یکسری واکنشهای متقابل روبرو میشود، علت تمامی این موارد را باید در سیاستهای اسرائیل جستجو بکنیم، اسرائیلیها تلاش دارند تا گسترش بحران را به وجود بیاورند، نگاهی که اسرائیلیها دارند، این است که میخواهند به یک نوع قطعیت تاکتیکی نایل بشوند، بازیگرانی که دنبال قطعیت تاکتیکی هستند، خواسته و یا ناخواسته، جنگ را گسترش میدهند، بحران را تصاعد میدهند و بازیگران جدیدی را درگیر میکنند، نکته بعدی که وجود دارد، این است که آمریکاییها و اروپایی ها، به ویژه انگلیسیها هیچ گونه اقدام جدی برای متوقف سازی اسرائیل در رابطه با نسل کشی در غزه به انجام نرساندند، امروز همه بازیگرها به این موضوع واقفند که آنچه اسرائیلیها در غزه به انجام میرساند، تعریفی به غیر از نسل کشی ندارد، بنابراین مساله اصلی این است که آیا نهادهای بین المللی مثل سازمان ملل، آیا قطعنامه شورای امنیتی که تصویب شد و یا این که سیاستهای تهاجمی اسرائیل کدام یکی توانسته در صحنه نبرد اثرگذار باشد، واقعیت این است که ساختار تبعیض آمیز مبتنی بر قدرت توانسته غلبه بکند بر یک نوع حقانیت سیاسی و راهبردی فلسطینی ها، بنابراین در فضای فعلی ما نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که جنگ در زمان محدودی کاهش پیدا کند، آتش بس پایدار شکل بگیرد و یا اینکه زمینه برای یک نوع توافق عملی بین نهادهای بین المللی، قدرتهای بزرگ و بازیگران منطقهای به وجود بیاید، عملا آنچه را که قطر در چارچوب دیپلماسی چند جانبه اش در روابط ایران، اسرائیل و آمریکا طراحی میکرد و پیگیری میکرد به نتیجه عملی منجر نشده، علت این است که قطر و برخی دیگر از کشورهای عربی فکر میکنند که دیپلماسی محور اصلی کنترل بحران است، در حالی که اگر دیپلماسی پشتوانه قدرت را نداشته باشد و اگر بازدارندگی به وجود نیاید، در آن شرایط نبرد ادامه پیدا میکند، امروز نتانیاهو و اسرائیل از سیاست تهاجم بزرگ بهره میگیرند، هدف شان از تهاجم بزرگ نابودسازی است، نابودسازی یک گروهی که ریشه در ساخت اجتماعی دارد، برخی از مواقع، برخی گروهها هستند که از ساخت اجتماعی جداند، در حالی که همگان به این موضوع وافقند، آمریکایی ها، روسها، آلمانی ها، واقفند که در فضای موجود حماس یک رابطه ارگانیک با ساخت اجتماعی دارد، یکی از دلایلی که حماس توانسته ۱۰۷ مقاومت بکند این است که کنشش و چگونگی ارتباطش با ساخت اجتماعی ماهیت ارگانیک دارد، طبیعی است وقتی که انسجام اجتماعی حماس ماهیت ارگانیک دارد، اما کنش اسرائیلیها ماهیت مکانیکی دارد، آن فضای ارگانیک حماس میتواند مقاومت را باز تولید بکند، به همین دلیل است که مقاومت توانسته به عنوان یک معیار جدی جنگ فعلی تلقی بشود، مقاومت فراتر از تمامی جنگهای ۱۹۴۸، ۱۹۵۶، ۱۹۶۷، ۱۹۷۳ و ۱۹۸۲ توانسته در یک فضای رویارویی و کنش متقابل با اسرائیل قرار بگیرد، بیانیهای که حماس امروز صادر کرد در ارتباط با اسرا، و هشدار داد به خانواده اسرای اسرائیلی به مقامات اسرائیلی که زمان برای مبادله و آتش بس دارد میگذرد، واقعیت این است که اسرائیلیها ترجیح میدهند که این نبرد و این جنگ تلفات بیشتری از خود اسرائیلیها را ایجاد بکند، برای اینکه تنفر نسبت به حماس را بیشتر کند و سیاستهای نسل کشی نتانیاهو را تا حدی توجیه بکند.
سوال: آقای دکتر امروز دبیرکل سازمان ملل گفته بوده که منطقه به انبار باروت تبدیل شده، در این شرایط کدام طرفها دنبال مهار بحران هستند و کدام طرفها میخواهند جنگ را گسترش بدهند؟ صحبتهای مختلفی مطرح میشود، مثلا اینکه رژیم صهیونیستی، شخص نتانیاهو میخواهند جنگ به لبنان کشیده بشود، جنگ به ایران کشیده بشود، اما از آن ور هم تحلیلهایی وجود دارد که نه، اساسا صهیونیستها میدانند که توان مقابله وقتی با حماس را نداشتند، دیگر حزب الله که بماند، چه برسد به ایران؟
متقی: نگاه کنید من با رویکرد اول موافق ترم، راهبرد اسرائیل این است که میخواهد جنگ را گسترش بدهد، بقاء نتانیاهو در این است که آن انبار باروتی که گوترش دبیرکل سازمان ملل به درستی بیان کرده در یک فضای انفجاری قرار بگیرد، نگاه اسرائیلیها این است که ایران را درگیر جنگ بکند، حزب الله درگیر جدی جنگ بشود، یعنی از ابزارها و سلاحهای تاکتیکی قوی تری بتوانند استفاده بکنند و آن هم بتواند اقدامات تهاجمی بیشتری را به انجام برساند، در فضای فعلی من فکر میکنم که اسرائیل نه به قواعد بین الملل، نه به نهادهای بین الملل و نه به آن روح انسانی جنگ به هیچ وجه توجه ندارد، برخی از مواقع جنگ ادامه سیاست است و سیاست میتواند جایگزین جنگ بشود، اما اسرائیلیها تفکرشان غلبه و نابودی است بنابراین باید با این سیاست و راهبرد اسرائیل مقابله کرد، یعنی برخی از مواقع این مساله مطرح میشود که مقابله با اسرائیلیها از اهمیت بیشتری برخوردار است، رویکردی که من دارم این است که زمانی شما میتوانید به نتایج بهتر و موثرتری نایئل بشوید که بر خود اسرائیل غلبه نکنی، بر راهبرد اسرائیل غلبه کنی، راهبرد اسرائیل گسترش جنگ است و تاکنون ایران توانسته فضایی را کنترل کند، مدیریت کند، جنگ در یک قالب کم شدت انعکاس پیدا کند ولی اسرائیل به شدت در صدد این است که بعد از حماس بازیگران دیگری را وارد معرکه این خشونتی بکند که گوترش آن را نشانههای انبار باروت خاورمیانهای دانسته.
سوال: من در این باره میخواهم از شما جزئیتر هم سوال بپرسم، راهبرد مقابله با اسرائیل باید چه باشد؟ شما اشاره کردید که ما باید بیش از آن که ذهن مان را صرف پاسخ به اقدامات اسرائیل بکنیم، بیشتر تمرکز داشته باشیم روی شکست راهبرد اسرائیل که دنبال گسترش جنگ است، حالا تو این وسط برخی معتقدند که یک معادله بازدارندگی در منطقه وجود داشته که رژیم صهیونیستی تو آن معادله بازدارندگی رفتارش کنترل میشد، اخیرا توی حالا یک جنگ است قطعا زد و خوردهایی دارد دو طرف خسارتهایی را متحمل میشوند، این رژیم پا را فراتر گذاشته و مثلا نقاط مهم تری، افراد مهم تری را هدف قرارداده، پس جبهه مقاومت هم باید همین کار را بکند و اقدامات جدی تری انجام بدهد، از آن ور همین جا عدهای هستند میگویند باید جبهه مقاومت اقدامات شوکه کنندهای انجام بدهد که رژیم صهیونیستی و حامیانش تصور همچنین اقدامی را نمیکنند، شاید با یک اقدام شوکه کننده رفتارشان دوباره به حالت کنترل شده قبلی برگردد، با این حال فکر میکنم نظر شما این است که اسرائیل در غزه شکست خورده باید تو همان معادله شکست خورده غزه باقی بماند، اما این وسط این رژیم دارد سوء استفاده هم میکند از موقعیت، یعنی تلقیش شاید این است که ایران، حزب الله و گروههای دیگر نمیخواهند جنگ تمام عیار داشته باشند، پس من میتوانم ضربات ریز متعددی را بزنم، آنها هم که نمیخواهند جنگ بکنند، این وسط چکار باید کرد که هم آن راهبرد اسرائیل شکست بخورد، در غزه شکست خورده باقی بماند، و هم این که نتواند از موقعیت سوء استفاده کند؟
متقی: نگاه کنید من با شوک تاکتیکی از طرف نیروهای مقاومت کاملا موافقم، به هر اندازه شوک تاکتیکی نیروهای مقاومت علیه اسرائیل قوی تر، شدیدتر و اثربخشتر باشد، ماشین نظامی اسرائیل برای نسل کشی در غزه کندتر خواهد شد.
سوال: منظورتان از شوک تاکتیکی چیه؟
متقی: شوک تاکتیکی یعنی این که سلاح جدیدی را، ابزار جدیدی را، اقداماتی که بتواند فشار نظامی بیشتری را علیه اسرائیل ایجاد کند، این شوک تاکتیکی است، یعنی محاسبه نظامی نمیکرده ولی با این واقعیت روبرو شده، ولی نکتهای که وجود دارد این است که در فضای فعلی نظام بین الملل در برابر سیاستهای تهاجمی اسرائیل فعلا بی طرف باقی مانده و این مزیت نسبی را برای اسرائیلیها در محیط منطقهای به وجود آورده، ما امروز باید اقداماتی که انجام میدهیم، در سه گزینه باشد به موازات همدیگر، یک دیپلماسی که طبعا گوترش و سازمان ملل، مرکزیت آن را خواهند داشت، دوم کنش نیروهای مقاومت و جبهه مقاومت، یعنی حماس به تنهایی قادر نخواهد بود از مقاومت و جبهه مقاومت حمایت بکند، در این شرایط لازم هست که مجموعههای جدیدتری هم وارد اقدامات تاکتیکی بشوند و نکته سومی که وجود دارد اقدام متقابل ایران و متوازن ایران دربرابر اسرائیل است، اسرائیل برای اولین بار دیروز مسئولیت انجام اقداما علیه ایران را به عهده گرفت، زمانی اسرائیل این امر را انجام داد که در چندین مرحله اقدامات را انجام داده بود، اما هیچ گونه مسئولیت پذیری در فضای تاکتیکی نداشته.
سوال: حتی وقتی آروری را در لبنان ترور کردند نگفتند ما انجام دادیم.
متقی: به هیچ وجه، بله، این اولین باراست که در طی ماههای گذشته اسرائیلیها مسئولیت را عهده دار شدند، وقتی که اینها مسئولیت را عهده دار میشوند به معنای این است که احساس میکنند از مزیت نسبی تاکتیکی برخوردار شدند، نگاه کنید یک راهبردی را اسرائیلی دارند، راهبرد به قول معروف سوسیس سرخ شده است، وقتی که شما سوسیسی را میخواهید سرخ کنید در یک فضای یک ورش را بعد قسمت دیگرش را یواش یواش کل یک سوسیس سرخ میشود.
سوال: هی زیرو رو میشود.
متقی: زیر و رو میشود، اسرائیلیها این اقدام را به انجام رساندند و زمانی که به این نتیجه رسیدند که قابلیت تاکتیکی مقابله جویانه با آنها ضعیف بوده و کمتر از کنش تاکتیکی آنها بوده در آن شرایط اقدامات عملیاتی را به انجام رساندند و بعد مسئولیتش را هم پذیرفتند، تنها نکتهای که وجود دارد این است که در برابر کنش عملیاتی اسرائیل اگر میخواهید قدرتش کاهش پیدا بکند، اقدام متقابل تاکتیکی باید انجام بگیرد، اگر اقدامات کلی و عمومی شکل بگیرد، طبیعی است که این مساله بازدارندگی لازم را در برابر اسرائیل ایجاد نمیکند، یکی از مواردی که بازدارندگی را ایجاد میکند اعتبار است، یعنی مورد اول قدرت است و مورد دوم اعتباراست؟
سوال: منظورتان از اعتبار چیه؟
متقی: یعنی این که اگر میگویید اقدام متقابل، واقعا متقابل باشد، نه اینکه مثلا اسرائیلیها یک اقدامی را دقیق انجام بدهند، نقطه زنی بکنند، یک مرکز تاکتیکی و راهبردی ایران را یا حزب الله را بزنند و ما صرفا به یک نوع واکنش نسبتا عمومی، مثلا زدن یک منطقه جولان، این زدن منطقه جولان ارزش تاکتیکی لازم را ندارد، آن چیزی ارزش تاکتیکی دارد که بتواند اثربخشی را ایجاد کند و بخشی از معادله قدرت اسرائیل را به نوعی هدف قرار بدهد، طبعا مقاومت و در شرایط موجود ایران که در فضای اقدامات تهاجمی تاکتیکی اسرائیل در محیط پیرامونی قرار گرفته، میتواند همین اقدامات متقابل را نه در حوزههای سرزمینی خود اسرائیل را، به صورت دقیق تری به انجام برساند که بتواند نتایج بهتری را برای بازدارندگی ایجاد کند، یعنی قدرت صرفا با قدرت کنترل میشود، وقتی که قدرت تاکتیکی است، شما باید با عملیات تاکتیکی مشابه و حتی سنگینتر اقدام را پیگیری کنید، یک ضرب المثل ایرانی وجود دارد که میگویند کلوخ انداز را پاداش سنگ است، یعنی بازدارندگی به نظر من همین ضرب المثل ایرانی است و طبعا اگر این اقدام را ما صرفا در قالب ادبیات شعاری ادامه بدهیم، شما شک نداشته باشید اسرائیلیها اقداماتشان را ادامه میدهند، در حالی که اگر اقدام متقابل تاکتیکی حتی قویتر انجام بشود، در آن شرایط سطح نبرد و سطح بحرانی که اسرائیلیها ایجاد کردند کاهش پیدا میکند، تنها چیزی که منجر به این میشود که اسرائیل آتش بس را بپذیرد و نسل کشی را ازش عبور کند، اقدامات تاکتیکی متقابل بازیگران مقاومت علیه سیاستهای تهاجمی اسرائیل خواهد بود.
سئوال: از آن چیزی که شما گفتید من این طور برداشت میکنم که حتی اگر بخواهیم در سطح راهبردی جنگ گسترش پیدا نکند، باید در سطح تاکتیکی اقدامات بسیار جدی انجام بدهیم.
متقی: این اجتناب ناپذیر است به نوعی هدف قرار بدهد، طبعا مقاومت و در شرایط موجود ایران، که در فضای اقدامات تهاجمی تاکتیکی اسرائیل در محیط پیرامونی قرار گرفته است میتواند همین اقدامات متقابل را نه در حوزههای سرزمینی خود اسرائیل را، به صورت دقیق تری به انجام برساند که بتواند نتایج بهتری را برای بازدارندگی ایجاد کند.
یعنی قدرت صرفا با قدرت کنترل میشود، وقتی که قدرت تاکتیکی است، شما باید با عملیات تاکتیکی مشابه و حتی سنگینتر اقدام را به نوعی پیگیری کنید، یک یک ضرب المثل ایرانی وجود دارد که میگویند کلوخ انداز را پاداش سنگ است یعنی بازندارندگی به نظر من همین ضرب المثل ایرانی است و طبعا اگر این اقدام را ما صرفا در غالب ادبیات شعاری ادامه بدهیم شما شک نداشته باشید اسرائیلیها اقدامات شان ادامه میدهند. در حالی که اگر اقدام متقابل تاکتیکی حتی قویتر انجام بشود در آن شرایط سطح نبرد و سطح بحرانی که اسرائیلیها ایجاد کردند کاهش پیدا میکند، تنها چیزی که منجر به این میشود که اسرائیل آتش بس را بپذیرد و نسل کشی را از آن عبور کند اقدامات تاکتیکی متقابل بازیگران مقاومت علیه سیاستهای تهاجمی اسرائیل خواهد بود.
سوال: حتی اگر بخواهیم در سطح راهبری جنگ گسترش پیدا نکند، باید در سطح تاکتیکی اقدامات بسیار جدی انجام دهیم؟
متقی: این اجتناب ناپذیر است یعنی اگر نبرد در عرصههای راهبردی کشیده بشود واقعا آن میدان باروت است که گوترش گفت، منفجر میشود، ولی برای این که آن فضا حاصل نشود احتیاج به این هست که از سیاست اجبار و اقدام تاکتیکی بهره گرفته بشود و این اقدام باید اطمینان بخشی را در ذهنیت و تفکر مقامات دفاعی اسرائیل ایجاد کند که اگر خواسته باشند نسل کشی را ادامه بدهند با اقدامات قوی از طریق جبهه مقاومت روبه رو میشوند.
سوال: من میخواهم در ادامه دو پرسش پایانی را هم در خصوص وضعیت سیاسی صهیونیستها بپرسم.
سوال: ساعاتی قبل گفتگویی داشتم با آقای حسن مرهج استاد دانشگاه الخلیل فلسطین و از ایشان درباره اختلاف داخلی اسرائیل پرسیدم؟
حسن مرهج، استاد دانشگاه الخلیل فلسطین: اختلافات اعضای کابینه امنیتی اسرائیل بی شک اختلافاتی نیست که منجر به تصمیم گیریهای صحیح در خصوص آینده کابینه کنونی این رژیم و ترکیب آن شود.
کابینه کنونی اسرائیل مایل است ساختار کنونی که متشکل از احزاب راستگرای افراطی است حفظ کند. این احزاب تا امروز توانسته اند هر آن چه را که میخواستند از نتانیاهو بگیرند.
این اختلافات مانع از این میشود که آنها بتوانند تصمیمات صحیحی اتخاذ کنند، امور مربوط به گفتگوها و اختلافات آنها نشان میدهد اتخاذ تصمیم برای شان دشوار است، زیرا هر کس به فکر آینده سیاسی آینده خود است.
به همین دلیل است که تصمیمات سرنوشت ساز ضروری اتخاذ نشده است، طولانی شدن جنگ منجر به افزایش مشکلات و گرفتاریهای داخلی اسرائیل میشود. خصوصا این مسئله موجب شده است پرونده ربوده شدگان بسته نشود. پرونده کسب پیروزی در این جنگ و به زانو در آوردن حماس هم همین وضع را دارد، اکنون هر کس به دنبال آن است که نوعی پیروزی به دست آورد تا به جامعه اسرائیل عرضه کند براساس دادههای موجود و اوضاع جامعه اسرائیل آینده نتانیاهو و کابینه اش بسیار کوتاه است.
جامعه اسرائیل خواستار نتانیاهو و بازنگشتن او به دنیای سیاست است و دیگر این که به او دیگر هیچ نقشی داده نشود و مورد محاکمه قرار گیرد. حزب لیکود با شکست شصت درصدی در میان طرفدارانش مواجه است، طرفداران این حزب به سمت احزاب دیگر رفته اند بی تردید نتانیاهو در کوتاه مدت از سیاست کنار خواهد رفت و او در آیندهای نزدیک بازگشتی به عرصه سیاسی و جهان سیاست در اسرائیل نخواهد داشت لذا این اختلافات در بی اعتمادی به این کابینه دارد.
سوال: همچنان با جهان امروز همراه شما هستیم. آقای متقی وضعیت سیاسی صهیونیست بغرنجتر از ابتدای جنگ شده است و زمزمهها و اخبار متعددی از سرزمینهای اشغالی دریافت میکنیم مبنی بر این که تعدادی از اعضای اصلی کابینه جنگ تصمیم بر استعفا دارند و همین طور اختلافات دیگری که مقامات سابق و یا حتی مقامات کنونی به صورت علنی دارند از آن پرده برداری میکنند فکر میکنید وضعیت ناکامی آنها در غزه بعد از این صد و شش روز روی وضعیت سیاسی شان و آینده نتانیاهو و کابینه اش چه اثری خواهد داشت؟
متقی: نتانیاهو در شرایطی جنگ را گسترش داد که میخواست یک بقای سیاسی برای خودش حاصل بکند، انگاری نتانیاهو یک انگاره تهاجم پرشدت بود.
آموزه نابودی حماس را در دستور کار خودش قرار داد، خیلیها در اسرائیل باورشان شد. خیلیها در اسرائیل باورشان شد، خیلیها در مناطق مختلف جهان و حتی برخی از تحلیل گران ایرانی فکر میکردند که حماس دیگر باقی نخواهد ماند، در حالی که حماس یک ریشه اجتماعی دارد و به همین دلیل توانست مقاومت بکند، صدو هفت روز مقاومت حماس واقعا در تاریخ جنگهای اسرائیل بی سابقه است. اسرائیلی که در طی شش روز، هفت روز، دو هفته یا حداکثر سی و سه روز میتوانست به بخشی از اهداف تاکتیکی خودش نائل بشود، در فضای فعلی در وضعیت فرسایش قرار گرفته است، هر گاه جنگ فرسایشی بشود، هزینههای تاکتیکی آن بازیگر هم بیشتر میشود، پس وعدههای نتانیاهو برای جامعه اسراییل امروز بی رنگ شده است و نکته دومی که وجود دارد این است که کابینه نظامی همیشه کاسپنفیت میکند میخواهد ببیند که چه مدتی جنگ را ادامه میدهد و اگر خیلی طولانی بشود طبیعی است که اعتبار خودش را از دست میدهد، به همین دلیل است در فضای فعلی کابینه جنگی اسرائیل از یک طرف براساس ضرورتهای محیط تاکتیکی دارد به بقای خودش ادامه میدهد، از طرف دیگر به خاطر این که هزینههای نظامی اسرائیل افزایش پیدا کرده است و نتوانسته است به اهداف اولیه اش نائل بشود در وضعیت تجزیه قرار گرفته است، نکتهای که وجود دارد این است که کدام نیرو میتواند بر دیگری غلبه بکند بستگی به این دارد که نیروی مقاومت چه ضربه اجبار کنندهای را بزند تا بتواند سیاستهای لازم برای وادارسازی نتانیاهو به یک نوع تجدید نظر فراهم بکند، یعنی اقدام عملی اقداماتی است مبتنی بر اقدامات تاکتیکی قوی برای تجدید نظر در سیاست و راهبرد نتانیاهو در ارتباط با ادامه جنگ خواهد بود.
سوال: میخواهیم به لندن برویم با آقای مسعود شجره رئیس مرکز اسلامی لندن گفتگو بکنیم، شب شما بخیر چرا با وجود حمایت بیشتر مردم انگلیس براساس نظرسنجیها حدود هفتاد وشش درصد از این که در غزه آتش بس وجود بیاید و ماشین کشتار رژیم صهیونیستی متوقف بشود ولی همچنان دولت انگلیس به حمایت از اسراییل و جنگ ادامه میدهد؟
شجره: بله این واقعا باعث تعجب است و من هیچ وقت فکر نمیکردم اینها به دولت انگلیس به دولت انگلیس به این راحتی مسایل دموکراسی را به این صورت زیر پا بگذارد. یعنی واقعا از یک طرف مردم انگلیس یک فضایی دارد ایجاد میشود و روز به روز گستردهتر میشود بین مردم معمولی در انگلیس و دولت انگلیس و سیاست مداران، از یک طرف سیاستمداران روز به روز طرفداری شان از این رژیم اشغالگر، جنایتکار و آدم کشی بیشتر میکنند. مردم این آگاهی در آنها ایجاد شده است که روز به روز طرفداری شان از مردم مظلوم فلسطین بیشتر میکنند.
آگاه شده اند که این مظلومیت مطلق مردم فلسطین و کشتارهای دسته جمعی خیلی واضح و روشن است برای شان و این نشان میدهد که به اصطلاح تصوری که دولتهای غربی فقط انگلیس نیست، فرانسه، آلمان و حتی آمریکا این به اصطلاح یک فضایی ایجاد کردند، که اینها مطیع خواستههای مردم خودشان هستند ولی تمام آمارها درست برعکس نشان میدهد الان از یک طرف مردم فلسطین هستتند توی انگلیس هفتاد و پنج درصد، طرفدار فلسطین هستند. در انگلیس شاهد آن هستیم در آلمان و در واشنگتن، در نیویورک، در لس آنجلس واقعا خودجوشانه این مسئولیت مردم فلسطین شوند صدای مردم مظلوم فلسطینی بشوند به عهده گرفتند و دولتها نه حتی گوش نمیکنند برعلیه آنها قوانینی میگذارند، فشارهایی دارند میآورند روی مردم که اینها اینها به خیابانها نیایند و تظاهرات نکنند و از قدرت پلیس و قدرتهای دیگر سوءاستفاده میکنند بر علیه طرفداران، حتی قوانین را دارند عوض میکنند مثلا قوانینی که مردم این حق داشته باشند هر کالاهای اسرائیلی یا هر کالایی را که دل شان میخواهد نخرند و تحریم بکنند، این حق را دارند روز به روز میگیرند و این قانون در انگلیس چیز شد که این کار را غیر قانونی کند، چون اینها کشورهایی هستند که ادعا میکنند آزادی بیان دارند و ادعا میکنند که نماینده مردم هستند و ادعا میکنند که خواست مردم را اجرا میکنند ولی در حقیقت دارند خواست یک دولت خبیث، نسل کش، آپارتاید، خارجی را ترجیح میدهند به خواسته مردم خودشان.
سوال: ممنونم ما هفته اخیر شاهد شکایت آفریقای جنوبی از رژیم صهیونیستی بابت نسل کشی در غزه به دیوان دادگستری بین المللی بودیم، چقدر میشود دولتهایی مثل آمریکا و انگلیس را به خاطر تامین سلاح و کمک به رژیم صهیونیستی، شریک در نسل کشی و جنایات جنگی دانست؟
شجره: ببینید از یک طرف منتظر هستیم و امیدواریم که دادگاه آی سی تی یک رای مثبتی بدهد، ولی در عین حال واقعا ارگانهای بین المللی چه سازمان ملل، چه اتحادیه اروپا و چه ارگانهای کشورهای اسلامی و چه دادگاه بین المللی واقعا نتوانسته اند یک نسل کشی بی سابقه بوده است در زندگی و دوران زندگی و نسل ما، را متوقف کنند، نه حتی نتوانسته اند متوقف بکنند، نتوانسته اند جلوگیری کنند از کشورهایی مثل انگلیس، اروپا و آمریکا که هدیههای اسلحه و فشنگ و توپ و تانک و وسایل آدم کشی را مجانی دارند میدهند دست این رژیم آدم کش و بچه کش، که در کشتن مردم بی گناه، بتواند سرعتش را بالا ببرد، بتواند شدتش را بالا ببرد متاسفانه تا موقعی که دادگاه یک رایی ندهد نمیشود اینها را به دادگاه کشاند، البته در انگلیس و توی آمریکا یک سری شکایتهایی از سیاستمداران شده است ولی وقتی که به دادگاه میرود متاسفانه اجراش مشکل خواهد بود، مگر این که دادگاه بین المللی اعلام کند که این نسل کشی را میشناسد، یعنی اقرار کند که این نسل کشی دارد انجام میشود آن موقع ماها خودمان انحمنهای حقوق بشر دیگر آمادگی این را دارند که سیاستمداران و کسانی که طرفداری از این آدم کشی کردند طبق قوانین بین الملل که میگوید که اگر هر کسی، هر ارگانی، هر سیاستمداری بیاید یک محیطی را ایجاد کند توی آن کشتارهای دسته جمعی بشود، آن شخص مثل کسی که این کشتارها را دارد انجام میدهد، باید به دادگاه کشیده شود و باید جوابگو بشود در عین حال تا آن موقع فعالیتهای دیگر هست، تحریم کالاهای اسرائیل.
واقعا مردم الان توی اروپا و حتی کشورهای عربی، مالزی، اندونزی دارند فشارهای زیادی طرفدار و حامی اسراییل و این آدم کشیها بودند ما هفت تا کلیپ درست کردیم در مورد تحریم کالاهای حامی اسرائیل یکی از آنها روی اینستاگرام تعداد دیدش به پنج میلیون و نیم رسید در عرض دو هفته یعنی مردم دارند واقعا دارند فعالیت میکنند، ما باید از همه حتی مردم عزیز اایران هیچ لزومی ندارد حمایت از این نشود، کوکاکولا، نسله و حتی پپسی و ارگانهای آن جوری باید تحریم بشوند، الان توی اروپا اکثریت مردم آمدند این برنامه تحریم دارند شدت میدهند و از نظر شناخت جنساید هم ما امروز یک برنامهای داشتیم در لندن، یک کنفرانسی کشتارهای دسته جمعی این هر سال این جا اجرا میشود و امسال تمرکز روی فلسطین بود و تمام سخنگوهای که سه تای شان یهودیان ضد صهیونیستهای ضد و سه تا از استادان سرشناس حقوق بین الملل همه شان تاکید بر این میکردند ما باید دنبال کنیم کارهای حقوقی را و از طرف دیگر باید ما دادگاههایی را تشکیل بدهیم و بخواهیم که تحت کنترل سران غربی نباشد و استعماری و استکباری نباشد و از طرف دیگر مردم باید بتوانند با تحریمهای شان فشار بیاورند هم روی دولتهای اسرائیل و هم فشار بیاورند دولتهای غربی که آنها دموکراسی را به عمل بگذارند به جای این که ادایش را در بیاورند.