پخش زنده
امروز: -
به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاري صداوسيما، روزنامه آمریکایی واشنگتن پست در مطلبی به قلم لارنس سامرز نوشت: سیاست های تجاری ترامپ، ناقض تقریبا هر قانون راهبردی است و با نشان دادن کفایت نداشتن واشنگتن ، قدرت آمریکا را کاهش خواهد داد.
دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا خط مشی تهاجمی را در کانون رویکرد خود در قبال اقتصاد قرار داده است. هیچ موضوع دیگر اقتصادی، اینچنین توجه مستمر رئیس جمهور آمریکا را به خود جلب نکرده و مناقشات زیادی بوجود نیاورده است. این موضوع مشکل ساز است، زیرا اکثر اقتصاددانان بر این باورند که تغییرات در سیاست تجاری بعید است تاثیر بزرگی بر رشد اشتغال یا تولید ناخالص داخلی داشته باشد و اینکه آزاد سازی تجارت، احتمالا بیشتر از مدیریت تجارت، برای آمریکا موثر خواهد بود.اهداف تجاری آمریکا به میزان زیادی به شکلی غیر راهبردی و غیر موثر پیش می رود. در واقع، آمریکا تقریبا هر قانون استراتژیکی را نقض می کند.
اولین قاعده استراتژیک این است که اهداف مشخص را تعریف کنیم لذا موفقیت می تواند مورد قضاوت قرار گیرد و شرکای مذاکره کننده در مورد آنچه شما می خواهید اشتباه نمی کنند. آیا هدف اصلی آمریکا، کاهش کسری تجاری کلی خود یا فقط کسری تجاری با کشورهای خاص است؟ آیا هدف آمریکا، محافظت از اشتغال در بخش های حساس سیاسی مانند فولاد و خودرو است؟
آیا هدف آمریکا، متوقف ساختن فعالیت های تجاری مانند الزامات سرمایه گذاری مشترکی است که به طور غیر عادلانه ای شرکت های آمریکایی را که در کشورهای خارجی فعالیت می کنند مجازات می کند ؟ آیا هدف آمریکا، دسترسی شرکت های آمریکایی به بازار بدون در نظر گرفتن موفقیت آنها مثلا در مورد افزایش دسترسی صنعت خودروی آمریکا به بازار کره است؟
بر اساس توئیت ها و سخنان مقامات ارشد آمریکا، غیرممکن است بدانیم اولویت این دولت آمریکا چیست. وقتی همه چیز به عنوان اولویت اول ارائه می شود، همانطور که اغلب به نظر می رسد، هیچ چیز واقعا نمی تواند یک اولویت مهم باشد. هیچ کسی نمی تواند مطمئن باشد که امتیاز دادن، حل اختلافات را در پی خواهد داشت. موضوع مهم تر اینکه سال 2008، زمانی که موجودی حساب جاری چین نزدیک به 10 درصد از تولید ناخالص داخلی بود، اولویت آمریکای شمالی، آن را به شدت کاهش داد. امروز، این رقم در حدود 1.5 درصد از تولید ناخالص داخلی است و آمریکا بیشتر از هر زمان دیگری نسبت به چین در خصوص تجارت، بی رحمانه عمل می کند.
قاعده دوم این است که دوستان خود را متحد کنید و در میان دشمنان بالقوه، اختلاف بوجود بیاورید. به نظر میرسد آمریکا دقیقا عکس این کار را انجام می دهد. چین از لحاظ مقیاس اقتصادی، نرخ رشد، میزان مداخله اقتصادی دولت و توانایی در زمینه های پیشرفته مانند هوش مصنوعی، یک رقیب است.
با این حال، آمریکا در پی دور کردن متحدان آسیایی خود با پایان دادن به "مشارکت دو سوی اقیانوس آرام"، متحدان گروه هفت خود را نیز با اعمال تعرفه ها بر فولاد و آلومینیم عصبانی کرد. عنوان کردن تهدید های بیشتر از طرف آمریکا هم موجب شده اند متحدان آمریکا درباره تعهد این کشور در قبال حاکمیت قانون در تجارت جهانی، دچار تردید شوند. درست مانند مخالفت فاجعه آمیز دولت اوباما با "بانک سرمایه گذاری زیرساخت آسیا" به رهبری چین، نتیجه این بود که بیشتر کشورهای دیگر جانب چین را در برابر آمریکا گرفتند.
چند دهه تلاش مستمر برای تقویت یک رابطه خوشایند با مکزیک نیز در حال از بین رفتن است. رویکرد فعلی آمریکا در قبال مکزیک هم به سختی می توانست برای انتخاب یک فرد تندروی چپ گرا به عنوان رئیس جمهور در مکزیک طراحی شده باشد.
سومین قاعده، استفاده از تهدیدها به عنوان یک اهرم است به شکلی که اجرای این تهدیدات ضد کسانی که با انها مذاکره می کنید بیشتر از آنکه به شما صدمه بزند به طرف مقابل لطمه بزند. تعرفه های فولاد در این دسته بندی قرار می گیرد. فولاد یکی از محصولات مهم در اقتصاد آمریکاست و در عرصه بین المللی رقابت می کنند. آمریکا با افزایش قیمت فولاد بیشتر از آنکه به اقتصادش کمک کند به آن ضربه می زند. چرا آمریکا فکر می کند افزایش قیمت فولاد یک اهرم فشار در برابر رقبایش است؟ این وضعیت در حالی است که احتمال دارد این کشورها به شیوه های بسیار راهبردی تری با حمایت قانونی بین المللی و نیز محدود کردن واردات از صنایع مهم آمریکا، مقابله به مثل کنند.
سیاست های تجاری ترامپ موجب افزایش قیمت چیزهایی می شود که آمریکایی ها برای آنها پول می پردازند. این سیاست موجب کاهش رقابت پذیری اقتصاد آمریکا می شود. این سیاست ها زمانی پیروز می شوند که دشمنان سنتی نتوانند در مخالفت با امریکا با بیشتر قسمت های جهان متحد شوند. سیاست های تجاری ترامپ، با نشان دادن کفایت نداشتن واشنگتن، مشروعیت و قدرت آن را کاهش خواهد داد. هر چقدر این سیاست ها زودتر به شکلی بنیادین اصلاح شوند، برای آمریکا و بقیه جهانیان بهتر خواهد بود.