پخش زنده
امروز: -
تمرکز بر برنامه موشکی ایران، بیانگر تلاش دولت ترامپ برای گرفتن قدرت بازدارندگی کشور است.
تمرکز امریکا بر برنامه موشکی ایران، بیانگر تلاش دولت ترامپ برای گرفتن قدرت بازدارندگی کشور است.
در پی ادعاهای امریکا مبنی بر متهم کردن ایران به آزمایش موشک های دارای قابلیت حمل سلاح هسته ای، به درخواست فرانسه، انگلیس وآلمان جلسه شورای امنیت برای بررسی این ادعا روز سه شنبه برگزار شد و در پایان این جلسه اجماعی در خصوص ادعای امریکا در باره برنامه موشکی ایران شکل نگرفت.
منصور العتیبی نماینده کویت در سازمان ملل متحد که کشورش عضو غیر دائم شورای امنیت است، پس از این نشست گفت: طرح موضوع آزمایش موشکی ایران در شورای امنیت هیچ نتیجه ای در بر نداشت. هیچ بیانیه یا قطعنامه ای در این خصوص صادر نشد و توافقی نیز برای چگونگی پیگیری این موضوع صورت نگرفت.
نیکی هیلی نماینده مستعفی امریکا در سازمان ملل در این نشست از شورای امنیت خواست ایران را به به بهانه آزمایش موشکی و سرپیچی از قطعنامه ۲۲۳۱ محکوم کنند! این درخواست در حالی است که امریکا با نقض قطعنامه 2231 که در باره توافق هسته ای است، از این توافق یکجانبه خارج شده است.
ادعاهای مقام های امریکایی - به ویژه برایان هوک رئیس گروه ویژه اقدام علیه ایران در وزارت امور خارجه امریکا - علیه برنامه موشکی کشور در حالی است که در قطعنامه 2231 به خودداری ایران از آزمایش موشک های با قابلیت حمل سلاح هسته ای توصیه شده است. اما همانطور که محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه نیز اشاره کرد موشک های ایران جنبه دفاعی داشته و دقت بالای موشک ها و نقطه زن بودن آنها دلیل محکمی بر رد ادعای مقام های امریکایی است.
جمهوری اسلامی ایران بارها تصریح کرده است که برنامه موشکی تهران کاملاً جنبه دفاعی و ماهیت صلح آمیز داشته و ایران هیچگاه به دنبال ساخت و توسعه تسلیحات اتمی نیز نبوده است گزارش های مکرر آژانس بین المللی انرژی اتمی از سایت های هسته ای ایران نیز بارها ماهیت صلح آمیز این برنامه را تائید کرده است.
با این حال تمرکز امریکا بر برنامه موشکی ایران و فضاسازی دروغین مقام های دولت ترامپ درباره این برنامه را می شود از دو زاویه بررسی کرد: نخست اینکه دولت ترامپ پس از خروج از برجام و تلاش برای همسوسازی جامعه بین المللی برای اعمال تحریم های یکجانبه علیه تهران با شکست روبرو شده است و در چنین وضعیتی هدف ترامپ برای وادار کردن تهران به مذاکره مجدد در باره برنامه هسته ای و دستیابی به یک توافق به زعم ترامپ اصلاح شده محقق نخواهد شد. از این رو هدف از تمرکز بر برنامه موشکی همسوسازی دیگر کشورها و طرف های توافق هسته ای با تحریم های یکجانبه امریکا علیه ایران است. اما به نظر می رسد امریکا در راه رسیدن به این هدف با شکست روبرو شده است چرا که نمایندگان انگلیس و فرانسه پس از نشست شورای امنیت درباره ادعای امریکا ابراز تردید کردند.
به گزارش آسوشیتدپرس، «کارن پیرس» انجام آزمایش موشکی از سوی ایران را «رفتار ناهمسو» با قطعنامه ۲۲۳۱ دانست، اما گفت برای تعیین اینکه این قطعنامه نقض شده است یا خیر به اطلاعات بیشتری نیاز است.
"فرانسوا دلاتره»، نماینده فرانسه هم علیرغم تکرار ادعاها درباره برنامه موشکی ایران از عبارت «نقض قطعنامه» برای اشاره به آزمایش موشکی ادعا شده توسط ایران استفاده نکرد.
هدف دوم امریکا از تمرکز بر برنامه موشکی ایران را می توان در چارچوب جلوگیری از قدرت بازدارندگی کشور در مقابله با تهدیدها و تحمیل توافق های ظالمانه پس از خلع سلاح کشور دانست.
در تشریح این هدف باید گفت خود استراتژیست های غربی مدعی دنیای مذاکره، از بن دندان قبول دارند که سیاست/ دیپلماسی ادامه جنگ با ابزاری دیگر است. به دیگر سخن هر انسان عاقلی میداند که سیاست و جنگ؛ دیپلماسی و مذاکره دو روی سکه هستند که صرفا همزیستی هوشمندانه آنها میتواند تامین کننده منافع ملی هر کشور باشد و در شرایطی که گفتمان حاکم بر نظام بین الملل از همزیستی و همراهی گفتمان چماق و هویج حکایت دارد برنامه موشکی کشور پشتوانه ای برای جلوگیری از هر گونه تجاوز نظامی یا تحمیل سیاسی است. بی تردید در مقابل روش تهدید آمیز و قلدرمآبانه امریکا هیچ وطن پرستی نمی پذیرد که سلاحش را زمین بگذارد.
امروزه جمهوری اسلامی بنا بر اذعان دوست ودشمن به یک قدرت منطقه ای و نقش آفرین در نظام بین المللی تبدیل شده است و با برخی اشکال تهدید از جمله تهدید رژیم صهیونیستی و امریکا گرفته تا تروریسم روبروست بنابراین حداقل توقعی که از یک قدرت منطقه ای می رود این است که محکم و مقتدرتر از گذشته ارزش قدرت دفاعی و در واقع قدرت بازدارندگی سلاح های متعارف خود مانند موشک های دوربرد بالستیک را بداند و در برابر تهدیدات هوشمندانه عمل کند.
باید گفت دنیای آینده اگر دنیای مذاکره و گفتمان هم باشد، مذاکره بدون پشتوانه یعنی امتیازدادن حداکثری و امتیازگیری حداقلی در پای میز مذاکره سودی ندارد.
همین امتیازی هم که تیم مذاکره کننده هسته ای در مذاکرات با پنج بعلاه یک به دست آورد، بر اساس یک پشتوانه بازدارنده موشکی و پشتوانه دانش بومی هسته ای و تولید هزاران دستگاه سانتریفیوژ بود. سوال اینجاست که اگر ما در موضوع هسته ای توانایی تولید انبوه سانتریفیوژ یا غنی سازی اورانیوم در حد 20درصد و توانمندی غنی سازی با غنای بیشتر یا تولید صفحه های سوخت راکتور آزمایشگاهی را به دست نیاورده بودیم اصولا غربی ها برای چه می خواستند با ما مذاکره کنند و اینکه در پای میز مذاکرات چه می توانستیم به دست آوریم؟
با این اوصاف می توان نتیجه گرفت این تقویت توان دفاعی کشور بود که مانع جنگ شد و الا ماباید شاهد منهدم شدن بسیاری از تاسیسات زیربنایی کشور بودیم و به لطف تقویت توان موشکی متعارف بود که دشمن از هرگونه فکر حمله ای به کشور منصرف شد. به راستی اگر توانمندی نظامی فعلی را داشتیم رژیم صدام معدوم جرات تجاوز نظامی به ایران را می داشت؟
--------------------
بررسی و تحلیل/ محمدمراد