درس های که از رخدادهای عراق و لبنان می توان آموخت
حرکت های اعتراضی اخیر در عراق و لبنان را می توان از ابعاد مختلف مورد کالبدشکافی و آسیب شناسی قرار داد. این رخدادها با همه آثار و تبعات مثبت و منفی که به همراه داشته است ابعاد دیگری از نقش مخرب فساد اقتصادی را برای کشورها گوشزد کرد.

تا پیش از این، آثار مخرب این پدیده شوم در عرصه های اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی آشکار شده بود و شاید آثار آن بر امنیت ملی و بقای نظام های سیاسی خیلی روشن نشده بود اما در جریان رخدادهاي اخیر عراق و لبنان این نکته به اثبات رسید که اگر کسی مرتکب فساد مالی و اقتصادی می شود نه تنها به نظام اقتصادی آسیب می زند و به لحاظ اجتماعی سرمایه اجتماعی خود و نظام سیاسی را به عنوان بالاترین ارزش سرمایه از بین می برد، بلکه امنیت ملی را نیز به خطر می اندازد .
اگر تا پیش از این آثار فساد مالی و اقتصادی بر بقای نظام های سیاسی به صورت تدریجی بوده و فساد مثل موریانه از درون این نظام ها را می خورد و سست می کرد، اکنون با رخدادهای لبنان و عراق مشخص می شود که روی این پدیده پروژه براندازی هم سوار می شود و نکته قابل تامل این است که این کار را کسانی انجام می دهند که خود نیز در افشاندن بذر فساد و ترویج آن نقش و دست داشته اند. این بدین مفهوم است که از ترویج فساد به عنوان ابرازی در راستای فروپاشی از درون استفاده می شود. با چنین پیشینه ای مبارزه با فساد مالی و اقتصادی بخصوص اگر ریشه ای و ساختاری باشد نه تنها به رونق اقتصادی و ثبات سیاسی و بقای نظام سیاسی کمک می کند بلکه ضریب امنیت ملی را نیز بالا می برد.
اگر از این دید به رخدادهای اخیر در عراق و لبنان نگاه شود این نتیجه حاصل می شود که این رخدادها با همه هزینه هايی که به همراه داشته و نظام سیاسی هر دو کشور را تا آستانه لبه پرتگاه پیش برد اما اقداماتی که در هر دو کشور بخصوص در عراق برای مبارزه ریشه ای با فساد اقتصادی و برقراری عدالت اقتصادی آغاز شده است در صورتی که به نتایج عملی منتهی شود می تواند تهدیدهای ناشی از این حرکت های اعتراضی را به فرصت های ماندگار تبدیل کند. در این صورت تیر کسانی هم که برای انتقام از محور مقاومت به فرصت سازی از حرکت های اعتراضی ضد فساد چشم دوخته بودند و می خواستند آن را در مسیر اهداف خود هدایت و مدیرت کنند، نقش بر آب خواهد شد.
---------------------
احمد کاظم زاده