• شهروند خبرنگار
  • شهروند خبرنگار آرشیو
امروز: -
  • صفحه نخست
  • سیاسی
  • اقتصادی
  • اجتماعی
  • علمی و فرهنگی
  • استانها
  • بین الملل
  • ورزشی
  • عکس
  • فیلم
  • شهروندخبرنگار
  • رویداد
پخش زنده
امروز: -
پخش زنده
نسخه اصلی
کد خبر: ۲۶۴۶۵۹۴
تاریخ انتشار: ۲۶ بهمن ۱۳۹۸ - ۰۹:۲۱
صفحه نخست » کل اخبار
به مناسبت تولد امام خمینی

روایتی متفاوت از تولد امام خمینی

سید مصطفی زبان به قربان صدقه چرخاند و گفت: پسرم، عشق من، جان من، روح الله من!

روایتی متفاوت از تولد امام خمینیاواخر هفته آخر شهریور به انتظار حادثه‌ای بزرگ تمام حاصل باغ دودمان آقا سید احمد موسوی در همین خانه در خُمین کنار هم آمده اند. سفره‌ای در یکی از اتاق‌های خانه پهن شده است که جز دو نفر هر کس کنارش نشسته، در این اتاق چشم به دنیا گشوده یا به دیگر تعبیر این اتاق چشم به دیدار و آغوش به استقبالش گشاده است.
 
آن دو استثنا یکی گوهر، دیگری هاجر فرمانروای درونی است. آقا مصطفی، بزرگ خانه، خود ۴۲ سال قبل در این اتاق چشم باز کرد. هر سه خواهرش که اکنون کنار هم نشسته اند و از او بزرگترند و چشم به مراقبت از هاجر خانم می‌چرخانند، همگی در این اتاق به دنیا آمده اند. آقا مصطفی اکنون پنج فرزند دارد آن‌ها نیز همگی در این اتاق زاده شده اند. البته شاید اولی، مولودآغا، متولد نجف باشد. اما احتمال آنکه وقتی آقا مصطفی در اصفهان درس می‌خواند، هاجر خانم را برای وضع حمل به خمین آورده باشد تا در کنار اقوام پرستاری شود، بیشتر است.
 
دومین فرزند هم دختر بود، فاطمه نام گرفت. او نیز از هوای این اتاق اولین نفس را فرو برد. آقا مرتضی که اکنون دندان‌های شیری اش در حال ریختن است با برادر کوچکترش نور الدین نیز در همین اتاق سر بر آوردند. کوچک‌ترین فرزند آقا مصطفی که آغازاده خانم نامیده شد و هنوز از سینه مادر انتظار دارد اولین بار در این اتاق شیر نوشید.

اکنون تیر‌های چوبی سقف که در شمارش‌های هر شبه بچه‌ها به هنگام خواب، گاه تاق می‌شود و گاه جفت، صبرش در انتظار مولودی دیگر طاق شده است. همه در انتظارند؛ آقا مصطفی با خود می‌اندیشد اگر این روز‌ها هاجر دوباره به زحمت افتد، این اتاق بر خود خواهد لرزید اگر قابل نباشد که دگر باره روی قابله را ببیند.

روایتی متفاوت از تولد امام خمینیدر اندرون، هاجر را درد مفارقت بی تاب کرده است و در بیرون مردمان می‌آیند تا عید کوثر را به آقا تبریک بگویند. چه؛ این روز‌ها شهر در تپش جشن سالروز تولد آخرین دختر پیامبر (ص) پای می‌کوبد. مردم در بیرونی غوغا کرده اند، در اندرون نیز غوغای دیگری است و بیشتر از بیرونی و اندرونی، اندرونی آقا مصطفی است که نه در غوغا، بل با سیل سپاه هجمه خیال، طوفانی است. در بیرونی توان ماندن ندارد، در اندرونی راهش نمی‌دهند، محفل زنانه است. اگر به پشت بام رود تا مانند بعضی اوقات که قرار نشستن ندارد، شهر را بنگرد و با خیال‌های خود خلوت کند، مهمانان را چه کند، اگر کنار مهمانانی بنشیند که بعضی از آنان همسرانشان کنار هاجر نشسته اند، خیال هاجر و فریادهایش که به بیرونی نمی‌رسد، اما فقط در گوش او می‌پیچد و او را به خود می‌پیچاند، مهمانان را که می‌دانند در اندرونی خبر‌هایی است، اما نمی‌دانند در اندرون چه خبرهاست، متحیر خواهد ساخت. دائما پیکی روانه می‌کند و پیک باز می‌گردد و به اشاره می‌گوید هنوز نه!

انتظار بی تابش نموده و شوق و شور شیدایش کرده است. دل شوره با انتظار گره خورده، بی تاب‌تر گشته، نمی‌داند چرا این بار از هر پنج بار انتظار‌های قبل، پرتپش‌تر است؟ شاید بدین سبب که این خوش سفر، در سالروز ولادت فاطمه (س) قصد آمدن دارد. اگر دختر باشد بی گمان نامش زهراست چرا که دومین دختر، نام از مادرش فاطمه (س) وام داشت.

روایتی متفاوت از تولد امام خمینیناگهان نسیم بال فرشتگان در باغ پیچید، خط بر آینه آب افکند و ملائک بر هم سبقت گرفتند تا مشتاقانه بر خاکی که لحظه‌های خلق آخر را طی می‌کرد و خداوند بر خود تبارک می‌گفت، سجده آرند. پیش از آنکه قاصدک از اندرونی به بیرونی بشتابد و با هیجان مژدگانی طلب کند، آقا مصطفی خود از دل مژدگانی گرفت. چرا که طوفان دل فرو نشسته بود و سکینه و آرام بر جانش خیمه می‌زد. او را به درون خواندند تا فرزند خویش را در بغل گیرد و با سکه‌ای به قابله خسته نباشید بگوید. وقتی خواهر قنداقه را از سینه مادر جدا می‌کرد تا پدر او را به سینه بفشارد، آقا مصطفی به سیمای هاجر خیره شده بود تا چهره همسر را در لحظه‌های پر شکوه و لطیف ملکوتی تماشا کند. چه چهره مادران پس از مفارغت، چون سیمای مریم (س) رنگ عصمت می‌گیرد و شکوفه لبخندی که بر لبانشان می‌روید تا اعماق جان همسران را بهاری می‌سازد. بی آنکه آقا مصطفی لب به سوال بگشاید، هاجر پاسخ این سوال مقدر را داد: راحت بود! و قابله گفت: خیلی طول کشید. صاحبه خانم ادامه داد: هاجر پر طاقت است.

نوزادی که در قنداقه‌ای سفید پیچیده شده بود، میدان جاذبه‌ای داشت که وقتی در دست‌های هر کس قرار می‌گرفت، جدا کردنش مشکل بود. مرتضی قنداقه را محکم در بغل گرفته بود و فشارش می‌داد و نمی‌داد تا پدر آن را ببوید. نورالدین نوک پا بلند می‌شد تا گونه اش را ببوسد و خواهر‌ها به زور او را از دست هم می‌ستاندند. اما پدر که نمی‌خواست تپش انتظار، وقارش را بشکند، لحظه‌های کوتاه دست به دست شدن فرزندش را که دراز می‌نمود، تحمل می‌کرد، بالاخره قنداقه در دستان پدر جا گرفت، لحظه‌ای بر او چشم دوخت و میدان جاذبه، سر پدر را نیز خم کرد تا با گونه گل انداخته اش بر لب‌های سرخ پدر بوسه زند. لب‌های پدر دائما غنچه می‌شد و نرمی سرخگون پسر را تا دهانه کام به درون می‌کشید. گویا گوش جانش این نجوای پنهان را نیز می‌شنید که: «سلام بر این روزی که زاده شدم» چرا که وقتی سر را عقب کشید تا با چهره کودکش چشم را جلا دهد زبان به قربان صدقه چرخید و گفت: پسرم، عشق من، جان من، روح الله من! 
منبع: تابناک
 
 
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
گزارش خطا
Bookmark and Share
X Share
Telegram Google Plus Linkdin
ایتا سروش
عضویت در خبرنامه
نظر شما
آخرین اخبار
اجرای نخستین قفس تمام‌فلزی پرورش ماهی در دریا
آسفالت معابر ۳ روستای دهلران
ساخت حسینیه ای مردمی در خوشاب به همت گروه های جهادی
ایرانِ ضعیف مطلوب انگلیسی‌هاست
برگزاری مسابقات فوتبال در استان سمنان
معلم آبدانانی و سرمشق عملیِ تولید بعد از بازنشستگی
یک تساوی و یک شکست سهم کرمان در لیگ برتر فوتبال کشور
ساخت نیروگاه‌های مستقل برای شهرک‌های صنعتی
شعبان‌خمسه: آماده دیدار با قزاقستان هستیم
تخریب هزار و ۳۰۰ خانه مسکونی در زمین لرزه افغانستان
غیرحضوری شدن مدارس روز شنبه در تعدادی از شهر‌های خوزستان
برگزاری رقابت های فیوژن فیتنس بانوان گرامیداشت شهدای ورزشکار در قم
پیگیری مشکلات خانواده شهدا و ایثارگران
مسیری که هر پیچش بوی خطر می‌دهد
غیرحضوری شدن مدارس در آبادان و خرمشهر
رژه کاروان ایران با تشویق وزیر ورزش و‌ جوانان
یادواره ۱۱۶ شهید سرافراز منطقه جبالبارز
فوران خشم مردم انگلیس علیه تیم‌های رژیم صهیونیستی
بیانیه دادسرای عمومی و انقلاب خوزستان درباره حادثه خودسوزی جوان اهوازی
اصلاح نظام بانکی، مهم‌ترین گام برای مهار تورم است
  • پربازدیدها
  • پر بحث ترین ها
پیش بینی باران برای هفته آخر آبان در کهگیلویه و بویراحمد
خبر خوش برای کارگرانی که بیمه آنها قطع شده است
چین: آمریکا در یمن قانون‌شکنی می‌کند
سفر رئیس جمهور به کردستان با حاشیه‌های شنیدنی
عجیب، اما واقعی، صف‌های طولانی غذای رایگان در آمریکا
داستان یک نردبان
بسته هنر و سینما ۱۴۰۴/۰۸/۱۵
انتقام کشته‌های فاشر و جنینه را خواهیم گرفت
هشدار نخست‌وزیر سودان درباره سرایت جنگ
نتایج هفته نهم لیگ برتر بسکتبال ایران
حزب الله: مذاکره با دشمن منفعت ملی ندارد
بیروت بدون مقاومت، به شهری بی‌دفاع بدل می‌شود
گروه‌بندی رقابت‌های فوتبال قطع عضو قهرمانی آسیا اعلام شد
ویژه برنامه قرآنی محفل در کیش
یادداشت قالیباف در دفتر یادبود مجلس ملی پاکستان
سه نفر با اهدای عضو مرحومه مبینا حمصیان به زندگی بازگشتند  (۲ نظر)
شرایط دریافت مجدد وام اشتغالزایی و مشاغل خانگی اعلام شد  (۲ نظر)
تقویت نظام مدیریت زمین برای مقابله با زمین‌خواری و تخریب محیط زیست  (۲ نظر)
آغاز همکاری سازمان راهداری و پلیس‌راه برای شناسایی هزار نقطه پرخطر  (۲ نظر)
تأکید چین بر گسترش مناسبات اقتصادی با روسیه  (۲ نظر)
حقوق کارکنان باید مستقیم به حسابشان واریز شود  (۱ نظر)
والیبال ایران عزادار شد؛ صابر کاظمی درگذشت  (۱ نظر)
لزوم اجرای روش‌های نوین در دامداری‌های کردستان  (۱ نظر)
پزشکیان: مساجد بهترین کانون ساماندهی امور اجتماعی هستند  (۱ نظر)
سخنگوی سپاه: برای شکست سنگین‌تر دشمن آماده شده‌ایم  (۱ نظر)
جنگ نامتقارن؛ کابوس آمریکا در صورت تهاجم به ونزوئلا  (۱ نظر)
واکنش محیط‌زیست هرمزگان به کشتن الاغ‌ها  (۱ نظر)
نصب ۱۳ کیلومتر نیوجرسی در محور‌های مواصلاتی ایلام  (۱ نظر)
نیروهای مسلح ایران قوای ناتو را شکست دادند   (۱ نظر)
ده‌ها هزار غیرنظامی در سودان کشته شدند  (۱ نظر)