پخش زنده
امروز: -
نادر مهدوی از شاخصترین نیروهای ضد آمریکایی این مرز و بومِ اُسطوره خیز است که با ناوگروه ذوالفقار در خلیج فارس شاخ آمریکا را شکست.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما مرکز آذربایجان شرقی، نادر مهدوی در خرداد ماه سال ۱۳۴۲ در شهرستان دشتی بوشهر به دنیا آمد، هرچند نام ابتدایی او حسین بسریا بود، اما بعدها به نادر مهدوی تغییر یافت. نادر از سالهای اولیه تشکیل سپاه پاسداران وارد این نهاد مردمی شد و پس از خدمت در سپاه اهواز و جم به فرماندهی عملیات سپاه خارک منصوب شد.
نادر مهدوی پس از طرح اعزام «لبیک یا امام» گروهان دریاییِ ناوتیپ امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) را بنیانگذاری کرد و خود فرماندهی این گروهان دریایی را برعهده گرفت. شهید مهدوی پس از آن ناوگروه دریایی ذوالفقار وابسته به منطقه دوم دریایی سپاه پاسداران را راه اندازی کرد و تا زمان شهادت، فرماندهی این ناوگروه را برعهده داشت.
نادرِ ضدآمریکایی
شهید مهدوی به عنوان فرمانده ناوگروه دریایی ذوالفقار، از زمان ورود آمریکاییها به خلیجفارس تا زمان شهادت، لحظهای از نبرد بیامان با این جنایتکاران نیاسود و تمام توان و استعداد خود را در این راه به کار بست. او طی این مدت، عملیات بسیاری را علیه آمریکاییهای متجاوز ترتیب داد که معروفترین آن زدن کشتی بریجتون بود.
در سالهای پایانی جنگ، خلیج فارس برای ایران بسیار ناامن شده بود؛ عراق خیلی راحت کشتیها و سکوهای نفتی ایران را میزد. کویت بخشی از سرزمین و عربستان، آسمانش را در اختیار صدّام قرار داده بودند. فرماندهان عالی رتبه سپاه، جریان عبور آزاد و متکبّرانة ناوهای جنگی آمریکا و نیز سایر کشتیها و شناورهای تحت حمایت این کشور را به عرض امام خمینی (ره) رسانده بودند.
من بودم، می زدم
حضرت امام بعد از اینکه از جریان ناامن شدن خلیج فارس را توسط ناوهای آمریکایی شنیدند گفتند: «اگر من بودم، میزدم.» برخی سیاسیون به بهانه های مختلف این حرف رهبر کبیر انقلاب را پشت گوششان انداختند. اما همین حرف خمینی، برای مهدوی و جانشینش بیژن گُرد و نیز همرزمان آنها کافی بود تا خود را برای انجام یک عملیات مقابله به مثل و اثبات این موضوع که با همّت و رشادت دلیرمردان ایران اسلامی، خلیج فارس، چندان هم برای آمریکاییها و نوکرانشان امن نیست، آماده سازند.
نباید حرف امام زمین بیفتد
نادر به همراه پاسداران جوان دیگر معتقد بودند نباید حرف امام زمین بیفتد. نخستین کاروان از نفتکشهای کویتی آن هم با پرچم آمریکا و اسکورت کامل نظامی توسّط ناوگان جنگی این کشور در تیرماه سال ۱۳۶۶ به راه افتادند. در این بین، دولت آمریکا عملیات سنگینی را در ابعاد روانی، تبلیغی، سیاسی، نظامی و اطّلاعاتی جهت انجام موفّقیت آمیز این اقدام انجام داده بود.
در این کاروان نفتکش کویتی «اَلرَّخاء» با نام مبدّل «بریجتون» حضور داشت که در بین یک ستون نظامی، به طور کامل اسکورت میشد. این نفتکش، در فاصله ۱۳ مایلی غرب جزیرة فارسی، در اثر برخورد با مینهای کار گذاشته شده توسّط شهید مهدوی و یارانش، منفجر شد به طوری که حفرهای به بزرگی ۴۳ متر مربّع در بدنة آن ایجاد شد. در پی این حماسه مرحوم حاج سید احمد خمینی به شهید مهدوی پیام داد که دل امام را شاد کردید.
واقعه زدن کشتی بریجتون به قدری بزرگ و تاثیر گذار بود که علاوه بر داخل در خارج از کشور نیز بازتاب فراوانی داشت. اگر از مجموعه گزارش و یادداشتهای روزنامهها و مطبوعات بگذریم تنها نام بردن از کتابهای جنگ تانکرها و کتاب «در داخل منطقه خطر» نوشته «هارلد وایس» که در آن به بررسی انهدام کشتی بریجتون پرداختهاند کافی است.
نبردِ نادر
در عصر روز پنجشنبه ۱۶ مهرماه ۱۳۶۶ شهید نادر مهدوی همراه با تنی چند از همرزمانش نظیر سردار شهید غلامحسین توسلی، سردار شهید بیژن گرد، سردار شهید نصرالله شفیعی، سردار شهید آبسالانی، سردار شهید محمّدیها، سردار شهید مجید مبارکی و عدهای دیگر، برای انجام گشت زنی با استفاده از ۲ فروند قایق بعثت و یک فروند ناوچه به نام «طارق» به سمت جزیره فارسی حرکت کردند.
تعدادشان ۹ نفر بود که قرار بود ۲ نفر دیگر هم به جمع آنها اضافه شود. در یک قایق پس از مدّتی حرکت، به ساحل جزیره فارسی رسیدند و وسایل و امکانات مورد نیاز خود را از داخل لنجی که قبلاً به جزیره رسیده بود، به داخل قایقهای خود منتقل کردند. آنها در کنار ساحل، نماز مغرب و عشا به جا آوردند. هنوز مغرب بود و سرخی مغرب در کرانه باختری آسمان، کماکان خودنمایی میکرد. در این اثنا صدای انفجار مهیبی همه را متوجّه خود کرد. رادار پایگاه فرماندهی از سوی بالگردهای رژیم متجاوز آمریکایی هدف قرار گرفت و منهدم شد و ارتباط ناوگروه با مرکز به کلّی قطع و بیسیم در دست نادر از کار افتاد.
لحظاتی بعد مهدوی و همرزمانش یک فروند بالگرد بزرگ کبری به نام MS۶ متعلّق به نیروهای آمریکایی را بالای سر خود دیدند. شهید مهدوی بلافاصله نیروهای تحت امر خود را برای انجام عملیات مقابله به مثل فرا خواند. هنوز دقایقی از انهدام رادار فرماندهی نگذشته بود که قایق حامل شهید آبسالان و شهید نصرالله شفیعی نیز هدف اصابت موشک آمریکاییها قرار گرفت. موشک دیگری نیز از سوی دشمن به سمت اعضای ناوگروه شلیک شد که به هدف اصابت نکرد و به درون آب فرو رفت.
بالگردها نیز با شدّت شروع به تیراندازی کردند. سردار شهید مهدوی و یارانش، به شدّت در تب و تاب افتادند که بالگرد را بزنند. پس از یک ربع درگیری شدید، کریمی در یک چرخش سریع موفّق شد با استفاده از یک فروند موشک استینگر، یکی از این بالگردها را منفجر کند.
بالگرد آمریکایی با انفجار مهیبی متلاشی و قطعاتش روی آب پراکنده شد. شب تاریک از انفجار این بالگرد، چون روز روشن شد و پشت دشمن به لرزه در آمد و امواج قدرت ایمانِ نیروهای اسلام، آنان را سخت به وحشت انداخت. همگی با همه وجود صلوات فرستادند و تکبیر گفتند.
بیژن گرد و توسّلی فریاد زدند که دومی را شلیک کن. در این میان قایق دیگر هم از چند طرف هدف قرار گرفت و یاران نادر همچون سردار شهید توسلی در برابر چشمانش پرپر شدند. حال دیگر تنها ناوچه طارق که سردار شهید مهدوی بر آن سوار بود، سالم مانده بود و دو قایق دیگر هدف قرار گرفتند و در آتش سوختند. نادر به اتّفاق بیژن از یک طرف با دوشکا به طرف بالگردهای آمریکایی در هوا شلّیک کردند و از طرفی در پی گرفتن شهدا و زخمیها از آب بودند.
شهادت نادر
سرانجام پس از ۲۰ دقیقه رزم جانانه زنده به چنگال دشمن متجاوز افتادند و پای نادر به صورت مچاله، توسط دشمن بسته شد ولی او خود را تسلیم دشمن نکرد و همچنان با مقاومت مثال زدنی ایستاد. هنگامی که پیکر مطهرش به خاک پاک میهن رسید، دستها و پاهایش به صورت خیلی محکم بسته شده بود و نشان میداد که دشمن خبیث، حتّی از جسم بی جان این سردار نیز میترسید.
نادر بر عرشه ناو جنگی «یو. اس. اس. چندلر» آماج شکنجههای وحشیانه و قرون وسطایی دشمن قرار گرفته بود و سینه، سر و دستهایش با میخهای بلند آهنین سوراخ شده و بدین ترتیب مظلومانه به شهادت رسیده بود. پس از گذشت پنج روز پیکرهای مطهر شهدا و اسرا از مسقط پایتخت کشور سلطاننشین عمان تحویل گرفته و از مرز هوایی وارد فرودگاه مهرآباد تهران شد.
جنازه مطهر شهدا با شکوه خاصی بر دوش هزاران تن از مردم انقلابی ایران در مقابل لانة جاسوسی آمریکا تشییع شد و سپس به بوشهر انتقال یافت.
ما مرد جنگیم و باید برای اسلام جانفشانی کنیم
در قسمتی از وصیت نامه سردار شهید نادر مهدوی آمده است: موقعی که خبر مرگ من را شنیدید خدا را به یاد آورید مبادا لباس سپاه را از تنم دربیاورید مرا همانطوری که هستم دفن نمایید و خونهای روی بدنم را هم پاک نکنید تا با بدن خونین خدای خود را ملاقات کنم. به امید پیروزی اسلام و مسلمین و سلامتی امام خمینی بتشکن وصیت نامه را پایان میدهم. برادرانم اسلام عزیز احتیاج به جانبازی دارد، بیایید تا خودمان را آماده جان فشانی کنیم. پدر و مادر عزیزم، امروز حسین زمان روح خداست که چه خوب گفت ما مرد جنگیم و از کشته شدن نمیهراسیم و مرگ را با جان و دل میخریم برای ما یکسان است که مرگ به جانب ما بیاید و یا ما به جانب مرگ برویم.
رویِش نادر مهدوی ها
آری! امریکای جهانخوار بزرگترین دشمن بشریت و خبیث ترین خصم انقلاب اسلامی و از نگاه خمینی کبیر و رهبر عزیزمان امام خامنه ای یک چپاولگر بین المللی است که برای شکست دادن انقلاب اسلامی از هر راه و با هر ترفندی دست به توطئه، ترور، تهدید و تحریم زده است تا جمهوری اسلامی ایران را که منادی قیام و انقلاب جهانی مستضعفان علیه مستکبران است از راه خود خارج سازد و این نظام پرصلابتِ رهایی بخش را ریشه کن کند.
اما اسطوره هایی از خاک پاک ایران زمین سر برآورده اند تا نگذارند آمریکای جهانخوار و سگ هارش اسرائیل غاصب کودک کش به اهداف پلید خود برسند و در این راه چه به صورت مستقیم یا چه به شکل غیرمستقیم در نبرد با آمریکا به شهادت رسیده اند. این راه پر افتخار همچنان با قدرت و صلابت ادامه دارد و جوانان انقلابی ایران و حافظان مرز پرگهر در هر کجا لازم باشد شاخ آمریکا را خواهند شکست و همچون نادر مهدوی سر تسلیم در برابر دشمن فرود نخواهند آورد.
گواهِ ما همان نبرد مقدس ۱۲ روزه با دشمن آمریکایی _ صهیونیستی است به صراحت نشان داد نادر مهدوی ها همواره هستند و تکثیر شده اند و آماده جنگ آخرالزمانی با محور شرارت و ترور به سرکردگی آمریکا هستند.
تحقیق، تنظیم و نگارش: مهدی جلیلی ـ سردبیر خبرگزاری صداوسیمای آذربایجان شرقی
