• شهروند خبرنگار
  • شهروند خبرنگار آرشیو
امروز: -
  • صفحه نخست
  • سیاسی
  • اقتصادی
  • اجتماعی
  • علمی و فرهنگی
  • استانها
  • بین الملل
  • ورزشی
  • عکس
  • فیلم
  • شهروندخبرنگار
  • رویداد
پخش زنده
امروز: -
پخش زنده
نسخه اصلی
کد خبر: ۲۵۱۱۵۷۸
تاریخ انتشار: ۰۷ شهريور ۱۳۹۸ - ۰۷:۵۶
بین الملل » تحلیلی

مشروح اظهارات ظریف در موسسه مطالعات مالزی

به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صداوسیما ؛ وزیر امور خارجه کشورمان گفت: محوریت قدرت از دست غرب خارج شده است و غرب دیگر بر جهان کنترل ندارد.
محمد جواد ظریف در اظهاراتی در موسسه مطالعات راهبردی و بین المللی در کوالالامپور مالزی گفت: افتخار بزرگی است که در موسسه راهبردی و بین المللی خوبی هستم و می توانم درباره روند فعلی در روابط بین المللی و در داخل جهان اسلام صحبت کنم.
وی گفت: من بسیار برای مالزی به خاطر دستاوردهایی که داشته و نقشی که نخست وزیر مهاتیر در مالزی و توسعه جهان اسلام ایفا کرده است،احترام می گذارم. من معتقدم این نمونه خوبی است که می تواند به لحاظ کار جدی، همکاری و تلاش واقعی برای کنار هم قرار دادن مردم به جای جدا کردن آنها از هم دنبال شود.
وی گفت: من می خواهم ایده هایی را درباره واقعیت ها در جهان ما مطرح کنم. من معتقدم روندهایی در عرصه بین المللی در حال به وجود آمدن است که ما توجه کافی به آن نداریم و به خاطر این توجه کافی نداشتن ما، افرادی می توانند از آن در جهت پیشبرد دستور العمل هایی بهره برداری کنند که به نفع ما نیست. اگر شما به صورت جدی به اوضاع بین المللی نگاه کنید، می بینید که ماهیت قدرت تغییر کرده است. تحولات در قرن گذشته، در حقیقت مرکزیت قدرت را از غرب به جاهای دیگری انتقال داده است. معنایش این نیست که غرب در حال افول است بلکه معنایش این است که دیگر بر جهان کنترل ندارد. ما در جهان پسا غرب هستیم و نیاز است که بپذیریم در جهان پسا غرب بسر می بریم.
وی گفت: با وجود این که ما در جهان پسا غرب هستیم، بسیاری از ما همچنان بر این باوریم که غرب محور قدرت همه چیز است. مرکزیت قدرت تغییر کرده است. عناصر سازنده قدرت تغییر کرده است. یک زمانی بود که قدرت به معنای توان نظامی بود. هر چه تانک های بیشتری داشتید، موشک های بیشتری داشتید، تسلیحات بیشتری داشتید، کشتی های بیشتری داشتید،در آن صورت قدرت بیشتری داشتید. سپس عنصر اقتصادی بود که به قدرت می افزود. هر چه اقتصاد بزرگ تر داشتید، نفوذ اقتصادی بیشتری داشتید، قدرت بیشتری داشتید. سپس مسئله نفوذ فرهنگی بود. فیلم های بهتری داشتید، هالیوود و بالیوود تاثیر گذارتری داشتید، قدرت بیشتری داشتید اما بعد از آن مفهوم قدرت تغییر کرد. قدرت دیگر در انحصار یک کشور نیست. حتی در زمینه امنیت، کشورها دیگر قدرت انحصاری ندارند. کنشگران غیردولتی علاوه بر این که تبدیل به بازیگران در علاوه بر عرصه سیاسی شدند بلکه وارد عرصه امنیتی هم شدند.

کد ویدیو
دانلود
فیلم اصلی
 
وزیر امور خارجه ایران در ادامه سخنانش در موسسه مطالعات بین المللی و راهبردی مالزی در کوآلالامپور گفت: «کنشگران (بازیگران) غیردولتی نه تنها در زمینه امنیت زدایی اهمیت پیدا کردند، از جمله در زمینه جرائم سازمان یافته بین المللی و سازمان های تروریستی بین المللی، بلکه حتی ادعای تامین امنیت را نیز داشتند. داعش تلاش کرد از کنترلی که بر قلمرو (اشغال شده) داشت بهره گرفته و از ساکنان آن مالیات بگیرد، نیروی پلیس ایجاد کند و (به زعم خود) به تامین امنیت اقدام کند نه اینکه برهم زننده و مُخل امنیت باشد. از این رو کشور (در معنی کلی کلمه) در زمینه مالکیت بر قدرت، انحصارش را از دست داد و دیگر نتوانست قدرت خود را به کار بگیرد. لذا قدرتی که در امور بین المللی در انحصار کشور قرار داشت دستخوش دگرگونی و تحولی بزرگ قرار گرفت. اگر وکیل امور بین المللی باشید؛ من خودم حقوق بین الملل خوانده ام اما خودم را وکیل بین المللی نمی دانم؛ در همه کلاس های حقوق بین الملل، تنها کشورها بودند که قانون بین الملل برایشان صدق می کرد و نه بیشتر؛ زیرا قانون بین الملل از واقعیت های جاری در نظام بین المللی پیروی می کند. اما اکنون این افراد هستند که قانون بین الملل را به خدمت می گیرند در حالی که باید به آن پایبند باشند. افراد آنقدر قدرتمند شده اند که می توانند روابط قدرت را تغییر دهند. در گذشته، فرد یا افرادی که امپراطوری رسانه ای در اختیار داشتند می توانستند بر افکار عمومی اثر بگذارند اما اکنون هر شخصی که یک دستگاه تلفن همراه در دست داشته باشد با کمک گرفتن از رسانه های اجتماعی می تواند در دنیا گرایش (روند) ایجاد کند، روندی که تاثیرگذاری جهانی داشته باشد. پس با دوره ای بکلی نو و تازه سر و کار داریم. از این رو نه تنها غرب انحصارش را بر امور جهانی از دست داده است؛ هنگامی که به دنیای پساغربی اشاره می کنم منظورم دوره ای است که نه تنها همه رویدادهای مهم در غرب اتفاق نمی افتد بلکه غرب دیگر تنها بازیگر (کنشگر) حاضر در رویدادهای مهم جهانی نیست. در گذشته، غرب به مرکز همه رویدادهای دنیا تبدیل شده بود و هر آنچه در دیگر نقاط دنیا اتفاق می افتاد در حاشیه قرار می گرفت؛ سپس رویدادهایی را در سراسر دنیا شاهد بودیم که غربی ها از ابتدا در آن نفوذ و اثرگذاری داشتند؛ امروز هیچ یک از این موارد را شاهد نیستیم. غرب دیگر مرکز رویدادهای جهانی نیست و بیش از این، دیگر همه جنبه های رویدادهای جهانی تحت تاثیر و نفوذ دائمی غرب قرار ندارند. غرب همچنان بازیگری مهم به شمار می آید به گونه ای که نمی توان بکلی آن را از صحنه حذف کرد؛ اما من فکر می کنم غربی ها و آمریکا عاشق این هستند که ما آنان را قدرقدرت و ابرقدرت بدانیم؛ آنها دارای قدرت نامحدود نیستند اما اگر ما آنان را ابرقدرت بدانیم آنگاه به گونه ای رفتار می کنیم که انگار آنها قدرت نامحدود دارند؛ و من فکر می کنم چون مخالفتی نمی بینند هم اکنون در این نقش فرو رفته اند. از این رو ما نیاز داریم درک و شناخت خودمان را دگرگون سازیم و اگر چنین تغییری را در ذهن خودمان ایجاد نکنیم به وضعیتی ابدی دامن خواهیم زد که نه تنها به سود خودمان نیست بلکه واقعیت هم ندارد. با وضعیتی واقعی روبرو نیستیم؛ وضعیتی که نه تنها به سودمان نیست بلکه گاهی مجبور می شویم واقعیت تازه ای در خیال و در ذهن خود متصور شویم؛ اما این واقعیت تازه در حالی دارد شکل می گیرد که نمی خواهیم بپذیریم، درک و شناخت دستوری که در گذشته به خوردمان داده شده و با اندیشیدن به شرایط گذشته های دور، این امکان را برای گذشته فراهم می آوریم که دوام بیشتری داشته باشد؛ این زندگی طبیعی ماست. و به اعتقاد من این چیزی است که باید در ذهن خودمان پردازش کنیم؛ غربی ها باید چنین تحولی را در خود رقم بزنند. همه ی ما به دگرگونی در شناخت و ادراک در دنیا نیاز داریم تا این واقعیت را درک کنیم که کشور در معنای کلی کلمه، انحصار خود را از دست داده و غرب نیز دیگر دارای قدرت انحصاری نیست. این دو باید در کنار هم اتفاق بیافتند. اگر در گام نخست چنین دگرگونی در درک و برداشت خود ایجاد کردیم آنگاه باید واقعیت ها را بنگریم. واقعیت های جاری در دنیا به گونه ای دارند رقم می خورند که دیگر هیچ کشور یا گروهی از کشورها نمی توانند بدون کمک و یاری دیگران از چالش ها جان سالم بدر ببرند و یا از فرصت ها بهره مند شوند. داریم در دنیایی جهانی شده زندگی می کنیم؛ درباره ی جهانی شدن صحبت می کنیم اما باید بفهیم جهانی شدن چیست! جهانی شدن شرایطی است که در آن هیچ کس نمی تواند به هزینه و از جیب دیگران برای خود دستاورد اقتصادی رقم بزند. اگر شخصی در دنیا راه بیافتد و به دیگران بگوید می خواهم محیط زیست خودم را نجات بدهم و کاری هم به محیط زیست جهانی ندارم، مردم به او می خندند و می گویند محیط زیست برای همه ی مردم دنیاست. نمی توان در مجموعه ای زندگی کرد که از نظر زیست محیطی خوب و سالم باشد در حالی که دیگران دارند گازهای گلخانه ای تولید می کنند. شرایطی بوجود آمده است که گرچه دیگر دولت ها از قافله جا مانده اند اما برخی هنوزهم باور دارند بدون همکاری دیگر کشورها، بویژه آن کشورهایی که ادعاهای تمسخرآمیز و خنده آور مطرح می کنند، می شود یا می توان وضعیت زیست محیطی را بهبود بخشید. در زمینه ی اقتصادی داریم به این درک می رسیم که لازمه ی جهانی شدن، همکاری است اما در زمینه ی امنیتی هنوز از درک لازم برخوردار نیستیم. هنوز نتوانسته ایم خودمان را به این درک و فهم برسانیم که امنیت هم متاعی جهانی و برای همه است. اگر دیگر بخش ها و نقاط دنیا ناامن باشد دیگران هم نمی توانند در امنیت زندگی کنند. همه اتفاق نظر دارند که وقتی پای امنیت زیست محیطی در میان باشد نمی توان در انزوا زندگی کرد اما با این وجود برخی هنوز هم روابط امنیتی خود را بر پایه ی مفهوم و برداشتی قرار می دهند که از بازدارندگی وجود دارد. برداشت شان از بازدارندگی چیست؟ برداشت این است: برای برقراری امنیت خود بایستی در همسایگی تان ناامنی ایجاد کنید! این را هم درک نمی کنند که بزرگترین قدرت نظامی موجود در روی زمین حتی نتوانست امنیت شهروندان خودش را تامین کند. آمریکا با سلاح های هسته ای که دراختیار دارد می تواند کل دنیا را چندین بار نابود کند. اما نمی دانم کدام یک از شما پس از حوادث تروریستی یازدهم سپتامبر سال 2001 به نیویورک سفر کردید؛
من آنجا بودم؛ دو هفته پس از یازده سپتامبر 2001 رفتم نیویورک. ناامنی را می شد در چهره های ساکنان نیویورک به روشنی دید. لذا بزرگترین قدرت نظامی روی زمین، کشوری که بودجه دفاعی اش از مجموع هزینه های دفاعی همه ی کشورهای دنیا بیشتر است؛ آمریکایی ها خودشان می گویند بودجه ی نظامی آمریکا از بودجه ی 10 کشوری که پس از آمریکا قرار می گیرند بیشتر است؛ اما همین 10 کشور تقریبا کل بودجه نظامی دنیا را در اختیار دارند؛ زیرا هزینه های ما در مقایسه با هزینه های نظامی آنان بسیارناچیز است. آمریکا هر ساله بیش از 600 میلیارد دلار در بخش نظامی و تسلیحاتی هزینه می کند؛ پس از آمریکا، چین است و عربستان سعودی در جایگاه سوم قرار دارد؛ ریاض 67 میلیارد دلار (در سال) ادوات و تجهیزات نظامی خریداری می کند و در جایگاه چهارم روسیه است. ما در رده های پایین هستیم بودجه ی دفاع ما 16 میلیارد دلار در سال است و این در حالی است که در کشور ما نزدیک به یک میلیون نفر نظامی هستند و تنها غذا دادن به آنان به هزینه ی بیشتری نیاز دارد اما بودجه ی دفاعی ما در کل 16 میلیارد دلار است. آمریکا به تنهایی بیشتر از همه ی کشورهای دنیا در بخش نظامی هزینه می کند اما همین کشور در تامین امنیت شهروندان خود ناتوان است. نخستین وظیفه ای که هر کشوری بر عهده دارد تامین امنیت شهروندان است و آمریکا از پس این مهم بر نیامد. ناامنی را می شد در چهره ی ساکنان نیویورک به روشنی دید. هنگامی که من در سال 2002 در نیویورک بودم و نمایندگی دایم ایران را در سازمان ملل برعهده داشتم، پلیس نیویورک چندین بار نگهبانان امنیتی مرا اخراج کرد. پرسیدم چرا؟ پلیس آمریکا گفت افرادی آنها را دیده اند که داشتند از ایستگاه های مترو عکس می گیرند؛ یا دیده شده دارند از یک پل عکس می گیرند! خوب می خواهند به همسران شان نشان بدهند و بگویند اینجا نیویورک است ما داریم اینجا زندگی می کنیم. پاسخ پلیس این بود که خیر؛ امروز هر کسی که ریش و ظاهری متفاوت داشته باشد مردم را نگران می کند؛ عکس گرفتن از ساختمان ها و آثار مهم نیویورک نگران شان می کرد. این وضعیت ناامنی است که شهروندان برترین قدرت نظامی دنیا در آن زندگی می کردند. لذا باید این را درک کنیم که نمی توان در دریای ناآرامی و آشفتگی، در جزیره ی آرامش و آسایش زندگی کرد. چنین برهانی نشدنی است.»
کد ویدیو
دانلود
فیلم اصلی

وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در ادامه سخنانش در موسسه مطالعات بین المللی و راهبردی مالزی در کوآلالامپور گفت: « لذا ما همه این موارد را در کنار یکدیگر قرار می دهیم و دنیای تازه ای را مشاهده می کنیم با مفاهیم نو، واقعیت های تازه ای که درحال پدیدار شدن است و هر موضوعی را در نظر بگیریم از ارتباطات گرفته تا امنیت حتی احساسات و عواطف بشری هم در حال جهانی شدن است. به همین علت است که متجاوزان به شیوه هایی همچون ایجاد ترس و وحشت به استفاده از توان نظامی روی می آورند و می خواهند خیلی زود به پیروزی برسند. زیرا جنگ های طولانی سبب می شوند احساسات و عواطف مردم در کشورهای مختلف دنیا برانگیخته شود و در نتیجه جنگ در دراز مدت پایدار نمی ماند. اگر جنگی فراتر از دوره زمانی مشخصی ادامه پیدا کند، مردم دنیا شروع می کنند به ابراز همدردی با قربانیان و همین سبب می شود جنگ پایدار نماند. اگر بشر می توانست چنین واقعیت هایی را درک کند آنگاه فضا و محیطی که در آن زندگی می کند متفاوت می شد. همه می دانیم که به اصطلاح معامله قرن اساسا مبنایی ملکی و معاملاتی دارند و مثل این است که درحال خرید و فروش ملک هستید؛ نمی خواهم کسی را سرزنش کنم اما آن اندیشه و طرز تفکری که می خواهد گرینلند را از دانمارک بخرد ، به هر گونه رویداد بین المللی به چشم معاملات املاک و مستغلات می نگرد؛ لذا معامله قرن چیست؟ معمار معامله ی قرن می خواهد دور تا دور مقدس ترین مکان ها برای مسلمانان، مسیحیان و یهودیان هتل سازی کند و بر این باور است که به سادگی و با ساختن املاک مشکلات حل و فصل می شود. این چیزی است که در دنیا و در جهان اسلام در جریان است از فلسطین گرفته تا خلیج فارس، جایی که خارجی ها دارند می آیند تا برای ما امنیت برقرار کنند. مردی نوزادی را در آغوش داشت؛ نوزاد گریه می کرد؛ مرد قصه از قضا خیلی هم زشت و کریه منظر بود، در همین حال می خواست با بوسیدن و نوازش کردن، نوزاد را آرام کند! رهگذری دانا شاهد ماجرا بود؛ نزد او آمد و گفت: بچه رو بزار زمین! آرام میشه! گریه میکنه چون از تو می ترسه! اکنون حکایت آمریکاست؛ آمریکا عامل ناامنی و ناآرامی در خلیج فارس است؛ اکنون می خواهد با تشکیل ائتلاف در خلیج فارس امنیت برقرار سازد و کشورهای منطقه هم دنبالش راه افتاده اند زیرا رویدادهای جهانی را به درستی پیگیری نمی کنند و مسیر را گم کرده اند.
رویدادهای جهانی به ما می گوید هیچ کشوری به تنهایی نمی تواند امنیت را برقرار سازد. هیچ کشوری هم نمی تواند به قیمت ایجاد ناامنی برای دیگران، برای خود امنیت بخرد. آمریکا نمی تواند و نباید به خلیج فارس بیاید و ادعا کند می خواهد امنیت برقرار سازد در جایی که ایران بیش از 2500 کیلومتر مرزساحلی با خلیج فارس دارد، بخش شمالی تنگه هرمز در مالکیت ایران است و بیش از 2000 کیلومتر هم مرز ساحلی ایران با دریای عمان است و آمریکا تصور می کند با مستقر کردن چند فروند کشتی در این پهنه ی دریایی، نه تنها برای خود بلکه برای دیگران هم امنیت به ارمغان می آورد.
هنوز در این دوران و در جهان اسلام با افرادی روبرو هستیم که تصور می کنند می توانند امنیت را خریداری نمایند. کشورهایی هستند که فکر می کنند با نزدیک شدن به بنیامین نتانیاهو امنیت شان تضمین خواهد شد؛ این در حالی است که گنبد آهنین نتانیاهو حتی نمی تواند از اسرائیل در برابر چند سازمان محافظت کند. او چگونه می تواند برای شما در خلیج فارس امنیت برقرار سازد.
اگر نقشه و تصویر ادراکی خود را از نظام بین الملل دگرگون نسازیم، آنانی که از الگوی تاریخ گذشته روابط بین الملل یا همان ذهنیت دوران جنگ سرد استفاده می کردند بسیار خرسند خواهد شد زیرا بدین ترتیب خواهند توانست سلطه خود را همیشگی کنند. تنها کافی است کمی فکر کنیم؛ آیا او (نتانیاهو) می تواند امنیت خودش را تامین کند؟ آیا آمریکا از این توانمندی برخودار است که امنیت شهروندان خود را تامین نماید؟ چگونه می توانیم از آمریکا امنیت خریداری کنیم؟ البته که ترامپ دوست دارد آن کشورها را بدوشد! او با همین نام آنان را می خواند: "گاوهای شیری"! آیا این چیزی است که دوست دارید بشنوید؟ هنگامی که سناتور لیندسی گراهام (نماینده جمهوریخواه کارولینای جنوبی در مجلس سنای آمریکا) می گوید اگر حمایت های ما نبود کشورهای عربی در عرض یک دقیقه شروع می کردند فارسی صحبت کردن! این مرا آزار می دهد، شرمسار می شوم. چنین ادعایی تنفرآمیز و شرم آور است؛ اما این بهایی است که آنان به علت ماندن و گرفتار شدن در گذشته ی دنیا دارند می پردازند. چرا که تصور می کنند امنیت را می توان از بیرون خرید؛ یا اینگونه می اندیشند که هر کسی خارج از منطقه یا حوزه شما قرار داشته باشد می تواند برایتان امنیت برقرار کند؛ یا تصور به اینکه می توانید مشروعیت را از خارج خریداری کنید. جهان اسلام وکشورهای در حال توسعه باید درک و شناختی را که از گذشته دارند دگرگون سازند و به این بیاندیشند که هر منطقه ای به تنهایی می تواند امنیت خود را تامین کند؛ و تنها خودمان هستیم که باید شرایط را برای پیشرفت کشورهامان فراهم آوریم؛ این به معنی انزوا طلبی یا غرب ستیزی یا مخالفت با هیچ چیز دیگری نیست بلکه بدین معنی است که قدرت و توان خود را به رسمیت بشناسیم و نقش خودمان را بازیابی کنیم؛ این را بپذیریم که اندیشه و تفکر را نمی توان از جایی خرید؛ عزت و سربلندی را نمی توان خرید؛ امنیت را نمی توان خرید؛ توسعه و پیشرفت را هم نمی توان خریداری کرد. البته می توانیم همکاری کنیم تا به پیشرفت برسیم؛ از کامل سازی یکدیگر بهره مند شویم. اما باید این را درک کنیم که امنیت پایدار، پیشرفت دائمی، رشد پایدار و حرکت پایدار رو به جلو نخواهیم داشت مگر آنکه به خوداتکایی برسیم.
ایران در 40 سال گذشته در تحریم بوده است؛ هشت سال قربانی جنگی تحمیلی؛ هنگامی که صدام به ایران حمله کرد همه کشورها به کمک او شتافتند و ما تنها یک سال داشتیم (یک سال از عمر انقلاب اسلامی ایران می گذشت)؛ البته تمدن ما هفت هزار سال قدمت دارد اما دولت انقلابی نوپا یک ساله بود. آنها تصور می کردند ظرف یک هفته می توانند بر ما غلبه کنند اما ما استوار ایستادیم. در طول جنگ تحمیلی، عربستان سعودی 75 میلیارد دلار به صدام کمک کرد؛ هربار ما یک دستگاه تانک غنیمت می گرفتیم خیلی زود تانک دیگری جایگزین می کردند؛ انگلیسی ها تانک های چیفتن در اختیار آنها قرار دادند؛ فرانسه موشک های اگزوست و جنگنده های میراژ به صدام داد؛ حتی ادوات و تجهیزاتی را که نمی توانستند به او بفروشند به صورت اجاره ای در اختیارش قرار می دادند؛ شوروی سابق جنگنده های میگ به ارتش صدام می داد؛ دوستان چینی ما به آنها موشک می دادند؛ آلمان به صدام سلاح شیمیایی می فروخت، آمریکا با هواپیماهای تجسسی آواکس هر گونه جابجایی نیروی های نظامی ایران را در اختیار ارتش عراق قرارمی داد؛ اکنون کجا هستند؟ صدام کجاست؟ او با پول هایی که عربستان بخشید تسلیحات خریداری کرد و همان تسلیحات را ضد کویت به کار گرفت. این مفهوم خرید امنیت است. اما استوار ایستاده ایم؛ 40 سال تحریم را پشت سر گذاشتیم. جالب اینجاست که آنها هیچ سلاحی به ما ندادند تا از خودمان دفاع کنیم.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
گزارش خطا
Bookmark and Share
X Share
Telegram Google Plus Linkdin
ایتا سروش
عضویت در خبرنامه
نظر شما
آخرین اخبار
درخشش و راهیابی وزشکار چهارمحال و بختیاری به مسابقات استعداد‌های برتر کشور
افزایش ۱۲ درصدی ارزش معاملات بورس انرژی در دومین هفته آبان
معرفی برترین‌های هفته سوم لیگ برتر پومسه بانوان
دستگیری متخلفان شکار غیرمجاز توسط یگان حفاظت محیط زیست در دنا
آغاز عملیات ساخت نیروگاه ۳ مگاواتی در سفیدسنگ فریمان
شرکت آلومینیوم لامرد پیشتاز در تولید شمش آلومینیوم
عرضه بیش از ۳۵۰ هزار تن محصول در بورس کالا
۷ مصدوم و ۲ فوتی در حوادث رانندگی محور‌های منتهی به آبادان
آغاز ثبت نام وام‌های دانشجویی از امروز
طرح نهضت آسفالت در ۱۰ روستای بویین میاندشت
صعود رن به نیمه نخست جدول
مرد میدان، شهید بسیجی که پیکرش بعد از ۱۱ سال به زادگاهش برگشت
جابه‌جایی بیش از ۶ میلیون تن کالا از مبادی کردستان
نشست حقوق و سینما در موزه هنر‌های معاصر
راه اندازی و فعالیت پایگاه انتقال خون در قائمشهر
جاده شاهان گرماب فریمان آسفالت می شود
تأکید امام جمعه لنگرود بر برنامه‌ریزی هوشمند فرهنگی
ایجاد واحد فرآوری شرط واگذاری معادن
تداوم طرح «مراقب همراه» چندقلو‌ها در قالبی جدید
افتتاحیه بازی‌های همبستگی اسلامی
  • پربازدیدها
  • پر بحث ترین ها
مهارت‌افزایی نیروی کار، مؤثر در رشد اقتصادی و عدالت آموزشی
تهران تا آخر پاییز بارش باران ندارد
مربی ایتالیایی جدید تیم ملی فوتبال رونمایی شد
اتحادیه اروپا: الفاشر تبدیل به گورستان بشریت شده است
رد قاطع مذاکرات مستقیم با رژیم صهیونیستی
رونمایی از مجسمه زانوزنندگان برابر ایران
ساکنان و گردشگران کیش مهمان ویژه برنامه محفل
تیم ایران به مصاف میزبان می‌رود
درخشش آذربایجان‌شرقی در پدافند غیرعامل
تقویم و اوقات شرعی جمعه ۱۶ آبان ۱۴۰۴ به افق قم
ایران اعتراف ترامپ را در مجامع بین المللی پیگیری می‌کند
آغاز دوره میکرو رسانه همارسا از مخاطب منفعل تا روایتگر فعال
یکطرفه شدن جاده چالوس از بعدازظهر امروز جمعه
ضرورت تعامل و همکاری‌ صداوسیما با حوزه‌های علمیه
دست‌اندازی بانک‌های‌ناتراز به‌منابع بانک‌مرکزی باید متوقف شود
سه نفر با اهدای عضو مرحومه مبینا حمصیان به زندگی بازگشتند  (۲ نظر)
شرایط دریافت مجدد وام اشتغالزایی و مشاغل خانگی اعلام شد  (۲ نظر)
تقویت نظام مدیریت زمین برای مقابله با زمین‌خواری و تخریب محیط زیست  (۲ نظر)
آغاز همکاری سازمان راهداری و پلیس‌راه برای شناسایی هزار نقطه پرخطر  (۲ نظر)
تأکید چین بر گسترش مناسبات اقتصادی با روسیه  (۲ نظر)
حقوق کارکنان باید مستقیم به حسابشان واریز شود  (۱ نظر)
والیبال ایران عزادار شد؛ صابر کاظمی درگذشت  (۱ نظر)
لزوم اجرای روش‌های نوین در دامداری‌های کردستان  (۱ نظر)
پزشکیان: مساجد بهترین کانون ساماندهی امور اجتماعی هستند  (۱ نظر)
جنگ نامتقارن؛ کابوس آمریکا در صورت تهاجم به ونزوئلا  (۱ نظر)
واکنش محیط‌زیست هرمزگان به کشتن الاغ‌ها  (۱ نظر)
نیروهای مسلح ایران قوای ناتو را شکست دادند   (۱ نظر)
ده‌ها هزار غیرنظامی در سودان کشته شدند  (۱ نظر)
تهران تا آخر پاییز بارش باران ندارد  (۱ نظر)
اتحادیه اروپا: الفاشر تبدیل به گورستان بشریت شده است  (۱ نظر)